داستان قهرمانانه کاپیتان ویتولد پیلکی، سرباز جنگ جهانی دوم که جنایات مرتکب شده در آشویتس را افشا کرد، در این فیلم زندگینامه ای گسترده زنده می شود.
بر اساس درگیری در سال 1836 بین گروهی از مردان تگزاسی و تژانو به رهبری دیوی کروکت و جیم بووی و نیروهای دیکتاتور مکزیکی سانتا آنا در آلامو در سن آنتونیو، تگزاس.
با الهام از وقایع واقعی بهار 1944، زمانی که نازی ها در روز تولد آدولف هیتلر یک مسابقه فوتبال بین تیمی از زندانیان اردوگاه و یک تیم نخبه نازی ترتیب دادند. مسابقه ای که زندانیان مصمم به پیروزی هستند، مهم نیست چه اتفاقی می افتد.
در سحرگاه جنگ جهانی دوم، یک سرباز جوان با یک توله روباه زخمی روبرو می شود و آن را با خود به فرانسه اشغالی می برد. داستان یک دوستی بعید… تماشای رایگان
نمایش روحیات تسلیم ناپذیر قهرمانان نیروی هوایی هند در خط مقدم و چالش هایی که آنها در طی یکی از بزرگترین و شدیدترین حملات هوایی که هند تا به حال دیده است، با آن روبرو هستند.
قسمت بیستم منتشر شد.
آمرلی داستان عاشقانه یک خبرنگار عراقی برای یافتن راز زندگیاش در یک موقعیت جنگی است…
داستان واقعی در مورد یک سازمان مخفی بریتانیا در جنگ جهانی دوم. مجری عملیات ویژه که توسط وینستون چرچیل تأسیس شد، جنگ نامنظم آنها علیه آلمانی ها به تغییر مسیر جنگ کمک کرد و باعث ایجاد عملیات مدرن سیاهپوستان شد.
ایرنا گوت 19 ساله در خانه یک افسر نازی بسیار مورد احترام در لهستان وقتی متوجه می شود که محله یهودی نشین در شرف نابودی است، به خانه دار ارتقا می یابد. او که مصمم به کمک به دوازده کارگر یهودی است، تصمیم می گیرد آنها را در امن ترین جایی که فکرش را می کند - زیرزمین خانه سرگرد آلمانی - پناه دهد. در طول هشت ماه آینده، ایرنا از شوخ طبعی، شوخ طبعی و شجاعت بسیار خود استفاده می کند تا دوستان خود را تا جایی که ممکن است پنهان کند.
در آینده ای نزدیک، گروهی از روزنامه نگاران جنگ تلاش می کنند تا در حالی که حقیقت را گزارش می کنند، زنده بمانند، زیرا ایالات متحده در آستانه جنگ داخلی قرار دارد.
این داستان ادامه داستان اخراجیها یک است. در اوایل فیلم عراقیها اقدام به کشتن مجروحین می کنند و اخراجیهای اسیر شده را به یک اردوگاه به سرپرستی رسول می برند. از طرف دیگر، خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ربودن هواپیما و نشاندن آن در عراق ایشان را ترغیب به اعطای درخواست پناهندگی به صدام حسین میکنند. مسافران که خانوادههای اخراجیها هم جزو آنها بودند، برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و سرود ای ایران را میخوانند.