افسر پلیس «جان مکلین» برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفق به خنثی ساختن عملیات آنها میشود.
در زمان آینده یک مسابقه اتومبیلرانی احتیاج به شرکت کنندگانی دارد که برای بدست آوردن امتیاز باید عابران پیاده را به قتل برسانند…
ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهی دموکراتها در دل مجموعه واترگیت درواشینگتن، پنج سارق با وسایل مدرن استراق سمع دستگیر میشوند و پیگیری ماجرا توسط دو گزارشگر روزنامه واشینگتن پست، باب وودوارد و کارل برنستاین پس از چندی منجر به استعفای رئیس جمهور نیکسن میشود.
برایان اوکانر که برای اف بی آی در لس آنجلس کار می کند با همکاری دومینیک تورتو برای نفوذ به یک شبکه قاچاق مواد مخدر و دستگیری رییس این گروه تبهکار برنامه ریزی میک نند و...
در سال 1844 در ژاپن فئودال (دایمیو) ناریتسوگو ماتسودایرای ظالم صلح و آرامش را به خطر انداختهاست. ناریتسوگو از لحاظ سیاسی در حال قدرتمند شدن است و دارد به نابرادری اش که یک شوگون است نزدیک میشود.
بن وید که مجرمی تحت تعقیب و سردسته یک گروه راهزن است؛ در شهر کوچکی در آریزونا دستگیر میشود. در حالی که افراد وید به سرکردگی چارلی پرینس به فکر آزادسازی او هستند؛ کلانتر مردان شهر را برای کمک به انتقال او فرامیخواند. آنها باید وید را با قطار ساعت 3:10 برای اجرای حکم اعدام، راهی یوما کنند. دن ایوانز که یک کشاورز و جانباز جنگ داخلی آمریکا است؛ در حال از دست دادن مزرعهٔ خود به دلیل بدهی است. او برای نجات مزرعه خود حاضر به شرکت در این سفر خطرناک میشود.
زمانی که شیوا، فرزند باهوبالی به میراث خود پی میبرد، برای پیدا کردن پاسخ سوال های درون ذهنش، یک ماجراجویی را آغاز میکند که ...
ریموندو، یک مبارز سابق مکزیکی، با مردی ناراضی که زندگی و رابطه اش با دخترش در حال از هم گسیختگی است، پیوند نامحتملی برقرار می کند.
رابرت کارتر مایکلز، مامور بازنشسته سیا و پسرش پل، پس از آخرین رویارویی حماسی که صرف حفاظت از پایگاه مخفی بسیار امن به نام دژ شد، خود را متعهد به بازسازی رابطه خود کرده اند. هنگامی که همسر پل، ملیسا، ربوده می شود، او و رابرت سفری مرگبار را در میان کوه های ناهموار آغاز می کنند به این امید که قبل از تمام شدن زمان، او را نجات دهند.
گروهی از افسران مستقر در یک مخفیگاه فوق سری باید برای جان خود با “هچت” یک زندانی درجه بالای تروریست و باهوش، مبارزه کنند