
خوانندهای که با سختکوشی و پیروی از سنتهای اساتید قدیمی عمری را صرف رسیدن به جایگاه یک خواننده موسیقی سنتی هند کردهاست، با گذر زمان شک میکند که آیا ممکن است واقعاً بتواند به آن کیفیت برتری که مد نظر دارد دست پیدا کند؟
تک تیرانداز ایرانی کابوسی مرگبار برای افسران و فرماندهان ارتش بعث شده است. صدام شخصا برای سر او جایزه تعیین می کند. مزدروان و زبده ترین نیروهای ارتش بعث عازم ماموریت می شوند تا دستور رسمی صدام عملی شود…
داستان فیلم دربارهٔ ماههای آغازین جنگ تحمیلی است. دورانی که خانوادههای شهرهای مختلف خوزستان به ناچار خانه، کاشانه و همهٔ دلبستگی خود را رها کردند و به شهرهای دیگر پناه بردند تا جان خود را نجات دهند...
این فیلم درباره بخشهایی از زندگی تیمسار منصور ستاری، فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و ساخت اولین جنگنده ایرانی است.
در دورانی که سایه «اهریمن» بر سرزمینها سیطره یافته، «جمشید کی» با سپاهی متشکل از متحدانش و با تکیه بر فرّ خود در مقابل سپاهیان اهریمن صف آرایی میکند، به خواست «یزدان» جمشید بر اهریمنیان پیروز می شود. جمشید بر تخت تکیه زده و مغرور از پیروزی، خود را دارای فراست ایزدی میداند. وی متحدان را برای اشغال سرزمینهای دیگر و شکار اهریمن فرا میخواند اما یزدان از وی روی برگردانده و فرّ و فراست جمشید را از وی میستاند.
این فیلم با فضایی موزیکال، قصه آمال و آرزوهای چند کودک را روایت میکند که در پرورشگاه زندگی میکنند و به کمک چند عروسک وارد ماجراهایی فانتزی و جذابی میشوند و ...
گلی جان؛ داستان شخصی به نام عزیز خان است که بسیار آدمی خرافاتی است و چند سالی میشود که یک ماهی قرمز به نام گلی جان را از پسر عمویش هدیه گرفته است. از آن سال هر اتفاق خوبی که در خانواده رخ میدهد، عزیز خان آن را ربط میدهد به گلی جان. عزیز خان هر سال چند روز قبل از عید نوروز به همراه خانواده به باغ پسر عمو میرود و طی مراسمی ماهی را داخل تنگ مخصوص می اندازد و سر سفره عید می آورد. عزیز خان اعتقاد دارد که خاص بودن این ماهی سر سفره هفتسین برایش شانس می آورد؛ در همان شب اول عید تنگ ماهی به طور اتفاقی می شکند و ماهی می میرد و خانواده در گیر ماجراهایی می شوند، اما...
جوانی روستایی که پدرش چندین سال عباسخوانِ تعزیه بوده، به شهر رفته و بنا بر باور اهالی از ارزشهای سنتی روستا فاصله گرفته است. او حالا با بازگشت به روستا تحت تاثیر شرایطی قرار میگیرد که مجبور میشود در تعزیهای که هر ساله در روستا برگزار میشود، نقش «عباسخوان» را اجرا بکند..
یک سرباز جوان هلندی پس از جنگ جهانی دوم برای سرکوب تلاشهای استقلالطلبانه مستعمره هلند به اندونزی اعزام میشود، اما زمانی که به جوخهای که فرماندهای بیرحم دارد میرود، خود را میان انجام وظیفه و عذاب وجدان گرفتار میبیند.
سیاوش ساقی (میلاد کیمرام)، کشتیگیر و قهرمان جهان است و نامزدش مرجان، نیاز به عمل پیوند کبد دارد. سیاوش به دلیل ناتوانی مالی در پرداخت هزینههای عمل پیش نصرت (رضا کیانیان) که یکی از میلیاردرها محسوب میشود میرود.اما نصرت در ازای دادن پول از سیاوش میخواهد که مارال(ترلان پروانه)، دخترش را عقد کند.