قسمت آخر با دوبله فارسی منتشر شد.
داستان در شهر تخیلی داخل آلمان اتفاق می افتد و درباره ناپدید شدن یک کودک است که اسرار و پیوندهایی پنهان بین چهار خانواده فرنگی را افشا می کند و پرده از رازی شیطانی بر میدارد. «تاریکی» پیامدهای وجودی زمان و تأثیرات آن بر طبیعت انسان را بررسی می کند.
قسمت هشتم با زیرنویس فارسی منتشر شد.
چند ساعت پس از شب هالووین در سال 1988، چهار دختر 12 ساله با یک ماموریت مهم روبرو می شوند و به گذشته سفر می کنند تا دنیا را نجات دهند و...
قسمت آخر با دوبله فارسی قرار گرفت.
پس از ماجراهایی که در سریال برکینگ بد دیده بودیم سال گودمن حالا با هویتی جدید در اماهای نبراسکا صاحب یک فروشگاه دونات و شیرینی فروشی است.
قسمت پانزدهم با دوبله فارسی قرار گرفت.
دو مامور نظامی جوان پس از اینکه وارد ارتش می شوند، تصمیم می گیرند تا با کمک یکدیگر همه کسانی که باعث به وجود آمدن فساد و بی عدالتی می شوند را از بین ببرند و...
قسمت چهارم از فصل هشتم با زیرنویس فارسی منتشر شد.
در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام میزبان در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام مهمان شناخته می شوند...
قسمت شانزدهم با دوبله فارسی قرار گرفت.
چا یونگ مین پزشک قهار، مغرور و خودخواهی است. روزی او دچار مشکل عجیبی می شود و روحش یک پزشک دیگر را تسخیر می کند. این پزشک نقطه مقابل چا یونگ مین است و...
قسمت هشتم از فصل ششم با دوبله فارسی قرار گرفت.
نماینده کنگره، فرانک آندروود با بازی کوین اسپیسی و همسرش با بازی رابین رایت با هم همکاری میکنند تا از کسانی که به آنها خیانت کردهاند انتقام بگیرند، در این راه...
قسمت سیزدهم با دوبله فارسی قرار گرفت.
داستان های هیجان انگیز گروهی از موجودات عروسکی که به همراه دوستان خود در یک غار بزرگ و اسرارآمیز زندگی می کنند و وارد ماجراجویی های سرگرم کننده ای می شوند و...
در سریال خانم مارول درباره کامالا خان یک نوجوان شانزده ساله آمریکایی-پاکستانی شکل میگیرد که در نیوجرسی زندگی میکند.او یک دانش آموز عالی است که به بازی و نوشتن داستان های فن فیکشن علاقه دارد. او شیفته ابرقهرمانان و داستانهای آنها است و در این بین به طور ویژه طرفدار کاپیتان مارول است.
قسمت بیست و هشتم از فصل چهارم با زیرنویس فارسی قرار گرفت.
داستان، حول اِرن یِگِر، خواهرخوانده اش میکاسا اَکِرمَن و دوست این دو با نام آرمین آرلرت میگذرد. پس از سقوط دیوار ماریا و شهر شیگانشینا توسط تایتانها، مادر اِرن به دست یک تایتان کشته میشود و او قسم میخورد که انتقام مادرش را از تایتانها بگیرد. او به همراه دوستانش به دسته دیدهبانی ملحق میشوند تا تایتانها را از بین ببرند.