حبیب کاوه (رضا کیانیان) کارخانه دار قدیمی مبتلا به بیماری آلزایمر است. خانواده اش او را ترک نموده اند اما با بازگشت دخترش به ایران اتفاقاتی می افتد...
محمدجواد حلیمی کارمند ساده دولت، پس از سالها اجاره نشینی با زدن از نان شب خانواده اش آلونکی در حاشیه پایتخت به نام هرت آباد دست و پا میکند. در شب دوم سکونت دزد به خانه آنها میزند که حلیمی وی را دستگیر میکند و...
«صفدر کوکبی» اهل آبادان، مرد سادهای است که با رؤیای دستیابی به زندگی بهتر تلاش میکند. روزی تحت تعقیب عدهای ناشناس قرار میگیرد. آنها او را پس از کتک زدن به نقطهی نامعلومی میبرند. «صفدر» وقتی به هوش میآید خود را در مکان تازهای مییابد و میبیند که آدمربایان او را با شخصی دیگر اشتباه گرفتهاند. او سعی میکند خود را از دام آنها برهاند. اما راه گریزی نمییابد...