پدینگتون برای دیدار با عمه محبوبش لوسی، که اکنون در خانهای مخصوص خرسهای بازنشسته زندگی میکند، به پرو سفر میکند. همراه با خانواده براون، ماجراجویی هیجانانگیزی آغاز میشود، زمانی که یک معمای مرموز آنها را به سفری غیرمنتظره در جنگلهای آمازون و قلههای کوهستانی پرو میکشاند.
خانم توییدی یک مرغ داری را می گرداند که اکثر ساکنانش به زندگی کوتاه و یک نواخت شان، یعنی تخم گذاشتن و سرانجام به غذای اصلی روز یکشنبه ی آدم ها تبدیل شدن، تن داده اند. اما “جینجر” به دنبال زندگی بهتری است و مدت هاست به دنبال راهی برای فرار میگردد…
با انجام یک فرار از مزرعهٔ تویدی، جینجر مکان آرامی در جزیرهای به عنوان پناهگاهی برای تمام گله پیدا کرده . اما در سواحل جزیره، تمام مرغها با تهدید جدیدی روبرو هستند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند ...
هیجان فصلی فردی به ناامیدی تبدیل میشود، چراکه حمله به خانههای مزرعهای برای تهیه جورابهای بزرگتر برای گله به طور ناخواسته منجر به گم شدن چند نفر میشود.
چهار حیوان که دیگر از بودن در باغ وحش خسته شده اند، تصمیم به فرار می گیرند و به طور ناخواسته با چهار پنگوئن همراه می شوند. بعد از گذراندن ماجراهایی ، آن ها خود را در ماداگاسکار می یابند.