جولیا، زنی که از یک بیماری تحلیل‌برنده‌ی بینایی رنج می‌برد، جسد خواهر نابینایش، سارا، را در زیرزمین پیدا می‌کند که به دار آویخته شده است. با وجود اینکه همه‌چیز حاکی از خودکشی است، جولیا تصمیم می‌گیرد موضوع را بیشتر پیگیری کند، چون به‌طور غریزی حس می‌کند با یک پرونده‌ی قتل روبه‌روست.
آهنگساز پیتر هارپر که از طلاقش به شدت دچار آشفتگی شده، به یک خانه ساحلی منزوی در ایرلند پناه می‌برد تا شاید الهام بگیرد. کلبه‌ی منزوی در ساحل ترموره به نظر ایده‌آل می‌رسد، تا اینکه یک طوفان سهمگین در شبی سرنوشت‌ساز به وقوع می‌پیوندد و برنامه‌های او را به هم می‌زند.
این فیلم داستان ناینا ستی را دنبال می‌کند که ناگهان خود را در اتاقی که درب آن قفل شده همراه با جسد یکی از نزدیکانش می‌بیند و همه چیز به گردن او می‌افتد. اکنون او با کمک یک وکیل حرفه‌ای و باتجربه قصد دارد این پرونده را حل کند و…
