
پس از یک تراژدی خانوادگی، چاک ویلسون امیدوار است بتواند همراه با همسرش ماریا و خواهر کوچکترش الیزابت، زندگی جدیدی را در شهر اشلند فالز آغاز کند. اما خیلی زود متوجه میشود که این شهر گذشتهای تاریک دارد و روح زنی مرموز، ساکنان آن را به خودکشی سوق میدهد.
پنج سال از زمانی که «جوی» برای دنبال کردن رؤیاهایش با «ایتن» و هنگکنگ خداحافظی کرد و راهی کانادا شد گذشته است. پس از تلاشی سخت برای حفظ عشقشان در برابر گذر زمان، فاصلهی جغرافیایی و تعطیلی جهانیای که آنها را از هم دور نگه داشت، جوی و ایتن دوباره در کانادا به هم میرسند — اما درمییابند که هر کدام بهتنهایی بسیار تغییر کردهاند.
داستان در دهه 1970 روایت میشود. «ابهینایا واسودو»، پستچی یتیم و خوشمشربی است که مردم روستای «کریشناگیری» را خانوادهی بزرگ خود میداند. اما زمانی که چند زن در روستا ناپدید میشوند و یکی از عزیزان واسودو نیز نزدیک است ربوده شود، او مصمم میشود تا حقیقت ماجرا را کشف کند.
صاحب ثروتمند یک هتل، کارگردانی را استخدام میکند تا یک دهکده قرن هجدهمی بسازد. او پسر لوس و نازپروردهاش را بیهوش کرده و میرباید، سپس او را در این دهکده رها میکند تا فکر کند به گذشته سفر کرده است. هدف او از این نقشه، آموزش فروتنی به پسرش از طریق زندگی بهعنوان یک روستایی ساده، آن هم تحت نظارت کامل، است.
چهار دوست تصمیم میگیرند برای یافتن گنجی پنهان وارد خانهی مورگان شوند. آنها کشف میکنند که پیش از استقلال، این خانه متعلق به یکی از کارمندان بریتانیایی به نام مورگان بوده است. اما آنچه در ادامه رخ میدهد، قابل پیشبینی نیست.
دلقکی دیوانه به نام آرت، در شب هالووین، سه دختر جوان و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد، وحشتزده میکند.
پس از وقوع یک تراژدی غیرمنتظره، مالکوم کرو، روانشناس کودک، با پسربچهای نه ساله به نام کول سیر آشنا میشود؛ پسری که رازی تاریک را در دل پنهان کرده است.
استفانی، دانشجوی دانشگاه، که گرفتار کابوسی خشونتآمیز و تکرارشونده شده، به خانه بازمیگردد تا تنها کسی را پیدا کند که شاید بتواند این چرخه را بشکند و خانوادهاش را از سرنوشت هولناکی که بیتردید در انتظارشان است، نجات دهد.
زیگی، زنی موهاک از قبیلهی کاناواکه در حدود سیسالگی است که در تورنتو در حال پیشرفت در حرفهاش به عنوان یک اینفلوئنسر در شبکههای اجتماعی است. کمی پس از امضای قرارداد اسپانسری با
در جامعهای که از پیامدهای جنگی تمامعیار بین قهرمانان و شرورها ویران شده، ناگهان یک دژ عظیم و اسرارآمیز ظاهر میشود و شهرها و مردم را یکی پس از دیگری در بر میگیرد. سپس، مردی که یادآور «نماد صلح»، آل مایت، است در برابر ایزوکو و دوستانش ظاهر میشود...