
گنجشکی به نام ریچارد توسط یک خانواده لکلک پذیرفته شده و در دریاچهای بزرگ در شمال آفریقا زندگی میکند. در این میان ریچارد تصمیم میگیرد به تنهایی سفری هیجانانگیز را آغاز کند. او به زودی با سامیا و دسته گنجشکهایش که به دست یک طاووس بدجنس به نام زامانو اسیر شدهاند، روبرو میشود.
آنا (باکلی) به طور فزاینده ای شک می کند که رابطه او با همسر قدیمی اش ممکن است واقعاً واقعی نباشد. در تلاش برای بهبود اوضاع، او مخفیانه کار جدیدی را آغاز می کند که در یک موسسه مرموز طراحی شده است.
خرسهای عروسکی قرنهاست که علیه دشمن قسم خورده خود، تک شاخها میجنگند، با این وعده که پیروزی، هدف آنها را کامل کرده و عصر جدیدی را آغاز خواهد کرد. در این میان دو برادر به نامهای بلوت و توبی به همراه گروهی از خرسهای عروسکی بیتجربه به یک ماموریت خطرناک برای نجات جنگل جادویی که تکشاخها درآن زندگی میکنند، فرستاده شده و نبردی وحشتناک را آغاز میکنند…
گروه بیمصرفها ماموریت جدیدی را آغاز میکنند تا جلوی یک سازمان تروریستی که کلاهکهای هستهای را قاچاق میکند، بگیرند، اما این ماموریت منجر به آغاز یک جنگ هستهای میان روسیه و ایالات متحده شده و…
سه مومیایی به لندن امروزی آمده و در جستجوی حلقهای قدیمی متعلق به خانواده سلطنتی که توسط باستانشناس جاهطلب، لرد کارنابی دزدیده شده، سفری هیجانانگیز را آغاز میکنند و…
اقتباسی موزیکال از رمان کلاسیک چارلز دیکنز است که در مورد مرد خسیسی به نام اسکروج میباشد که سفری را به قصد رستگاری آغاز میکند. او تنها یک شب فرصت دارد تا با گذشته خود روبرو شده و آیندهای بهتر بسازد اما…
پنج سال پیش، مردی جوان و برادرش در حالت غیر عادی خود باعث مرگ یک رهگذر می شوند. اکنون پس از گذشت چند سال، تصمیم می گیرند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند و...
قسمت دوازدهم با زیرنویس فارسی منتشر شد.
پیش درآمدی از اسپین آف جنگ ستارگان یعنی فیلم «روگ وان»؛ در دورانی مملو از خطر، نیرنگ و توطئه کاسیان اندور مسیری را آغاز می کند که او را تبدیل به قهرمان ائتلاف شورشی می کند.
پس از اینکه بشریت وجود زندگی پس از مرگ را تایید کرد، یک دانشمند به نام دکتر استیونسون تحقیقاتی را در سان فرانسیسکو آغاز میکند که طی آن داوطلبان با آگاهی از وجود زندگی پس از مرگ، میتوانند خودکشی بدون دردی داشته باشند. در این میان دو داوطلب از شهر نیویورک به نام رز و تدی به صورت تصادفی با یکدیگر روبرو شده و همراه با یک ماشین کرایهای، راهی سانفراسیسکو میشوند تا به زندگی خود پایان دهند اما…
ویجی در دهکده ای زندگی می کند که مردم آب کافی برای نوشیدن ندارند ، ویجی تصمیم می گیرد به بمبئی برود و چاه های لوله ای خریداری کند که با رسیدن به بمبئی آب را به روستای خود می آورد پول ویجی دزدیده می شود و یک شب که به کمکش می آید درمانده می شود عماری که بزودی مورد ضرب و شتم آنها قرار گرفت ، دوست می شوند و ویجی زندگی خود را با عمار آغاز می کند ، اما چه اتفاقی می افتد که ویجی می فهمد که عمار همان شخصی است که پولش را سرقت کرده است