آلخاندرو یک طراح اسباب بازی مشتاق اهل السالوادور است که در تلاش است تا ایده های غیرمعمول خود را در شهر نیویورک زنده کند. با تمام شدن زمان ویزای کاری او، شغلی برای کمک به یک طرد شده از دنیای هنر نامنظم تنها امید او برای ماندن در کشور و تحقق رویای خود می شود.
پس از اخراج شدن از جنگل، وودی فکر می کند که خانه ای برای همیشه در کمپ وو هو پیدا کرده است - تا زمانی که یک بازرس تهدید می کند که کمپ را تعطیل می کند.
یک راهبه آمریکایی با پیوستن به صومعه ای دورافتاده در حومه ایتالیا، سفر جدیدی را آغاز می کند. با این حال، استقبال گرم او به سرعت به یک کابوس زنده تبدیل می شود، زمانی که او متوجه می شود خانه جدیدش راز شوم و وحشت های غیرقابل توصیفی را در خود جای داده است.
Ean یک ماموریت حیاتی برای بازگشت به آینده برای نجات همه دارد. با این حال، او در حالی که تلاش می کند از فرار زندانیان بیگانه ای که در بدن انسان ها حبس شده اند جلوگیری کند، در گذشته های دور گرفتار می شود. در همین حال، موروک، که به Ean کمک می کند تا از مشکلات مختلف فرار کند، زمانی که شروع به احساس وجود یک موجود عجیب در بدن خود می کند، عصبی می شود. با سفر در طول قرن ها، آنها سعی می کنند از انفجار هاوا جلوگیری کنند.
کتاب اول خانوادهای از قصابان سادیست را دنبال میکند، که در مناطق خلوت زندگی میکنند و هر کسی را که از مسیرشان عبور میکند بهعنوان گوشت مرده میبیند. در «قصابها کتاب دوم: راگهورن»، داستان زمانی ادامه مییابد که یک تصادف، ربودهکنندگان را در دست آدمخوارهای وحشی میگذارد که قصد دارند آنها را برای خوردن گوشت هک کنند.
زمانی که ادی اشرافی املاک خانواده را به ارث می برد، متوجه می شود که خانه امپراطوری عظیم علف های هرز است – و صاحبان آن به جایی نمی روند.
این داستان ادامه داستان اخراجیها یک است. در اوایل فیلم عراقیها اقدام به کشتن مجروحین می کنند و اخراجیهای اسیر شده را به یک اردوگاه به سرپرستی رسول می برند. از طرف دیگر، خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ربودن هواپیما و نشاندن آن در عراق ایشان را ترغیب به اعطای درخواست پناهندگی به صدام حسین میکنند. مسافران که خانوادههای اخراجیها هم جزو آنها بودند، برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و سرود ای ایران را میخوانند.
در زمان شیوع یک بیماری کشنده، یک مادر و دختر نوجوانش مجبور می شوند تا در خانه خود بمانند و دوران قرنطینه را بگذرانند، اما رابطه آنها به مرور با تغییرات بسیاری روبرو می شود که...
سام (محمدرضا گلزار) و عَبِد با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقهمند میشود. عبد که قهرمان ورزشی میشود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت میکند و وقتی با چاقو ژست میگیرد ابی عکاس از او عکس میگیرد. بعد از مدتی مشخص میشود که...
سیلوستر و گرنی برای سپراندن تعطیلات، راهی جزایر قناری می شوند. اما زمانیکه ملکه جزیره ناپدید می شود، توییتی به صورت غیرمنتظره ای تبدیل به فرد منتخب برای نشستن بر تخت پادشاهی می شود.