زوج جوانی که در حال رانندگی هستند با یک تصادف روبرو می شوند. آنها در یک مثلث بین پلیسی که حادثه را بررسی میکند و شخصیت سیاسی فاسدی که در تعقیب آنهاست، قرار میدهد
داستان از آنجایی شروع می شود که مادر بزرگ زنی به اسم جوزفین مالون فوت می کند و وصیت می کند که برای به دست آوردن ارثیه خانوادگی باید همراه با مردی به اسم جیمز مارکو که یک بوکسر است در خانه مادر بزرگش زندگی کند.
بنجامین اِسپوسیتو، مأمورِ سابقِ دادگاه فدرال، در حال نوشتن رمانی برمبنای پرونده ی تجاوز و قتلی ست که سال ها پیش، مأمورِ به سرانجام رساندن آن بود. او هنگام نوشتن رمان، به جزئیاتِ پرونده فکر می کند در عین حالی که عشق قدیمی اش، ایرنه هم کم کم وارد ماجرا می شود و در این میان، حسرت های گذشته برای او تکرار می گردد.
آلیس به عنوان یک فرد برده در مزرعه روستایی جورجیا زیر دست مالک وحشی و آشفته آن پل آرزوی آزادی دارد. پس از یک درگیری خشونت آمیز با پل، او از جنگل های همسایه فرار می کند و به منظرهای ناآشنا و باورناپذیر برخورد می کند.
در آینده ای ناشناخته، دو فرد سختی کشیده با هم ملاقات کرده و در مورد اعمال گذشته و طوری شخصیت آنها شکل گرفته، صحبت میکنند.
یک دانشجوی آس و پاس، شروع به بازی یک بازی کامپیوتری ترس و بقا می کند که مربوط به دهه 80 میلادی است. او به دنبال جایزه صد هزار دلاری آن است که هنوز هیچ کس به دست نیاورده است؛ اما پس از زنجیره ای از لحظات ترسناک غیرمنتظره، متوجه می شود که دیگر برای پول بازی نمی کند، بلکه برای نجات جان خودش است که باید به بازی ادامه دهد.
راشل و آنتونی پس از حادثهای دردناک که جان یکی از فرزندان دوقلویشان را گرفت، به همراه پسر بازمانده خود به نقطهای دور افتاده در کشور فنلاند نقل مکان میکنند. اما زمانی که راشل متوجه حقیقتی عذابآور درباره پسرش میشود، باید با نیروهایی شرور که میخواهند پسرش را تحت کنترل خود درآورند، مقابله کند.
این فیلم بر اساس زندگی ویجی بارس، یک معلم ورزش بازنشسته است که یک باشگاه غیردولتی به نام فوتبال زاغه را تاسیس کرد. او توانست بچه های خیابانی را با دور نگه داشتن آنها از مواد مخدر و جرم و جنایت و با تبدیل آنها به فوتبالیست و ساختن یک تیم کامل، احیا کند...
زمانی که خدمه ی یک سفینه ی فضایی ، پیامی نگران کننده از یک سیاره ی ناشناخته دریافت می کنند ، بعد از جستجو برای بازمانده ای در آن سیاره ، آن ها درمی یابند همراه خودشان یک موجود فضایی ناشناخته را وارد سفینه کرده اند و…
لورا که از یک رابطه ی آزاردهنده آسیب دیده است، با پسر هفت ساله اش کودی از شوهر سابقش فرار می کند. اما در پناهگاه جدید، ایدهآل و دورافتاده خود، متوجه میشوند که هیولای دیگر، بزرگتر و ترسناکتری برای مقابله با آنها دارند…