
جرمی کلارکسون را در حالی که آخرین ماجراجویی خود، کشاورزی را آغاز می کند، دنبال کنید. مردی که در موارد متعدد ادعا میکند به کار یدی حساسیت دارد، سختترین کار دستی را انجام میدهد. چه چیزی ممکن است اشتباه باشد؟
مردان ایکس، گروهی از جهشیافتهها که از هدایای عجیب و غریب خود برای محافظت از دنیایی استفاده میکنند که از آنها متنفر است و از آنها میترسد، مانند گذشته به چالش کشیده میشوند و مجبور میشوند با آینده جدید خطرناک و غیرمنتظرهای روبرو شوند.
سانگ یو از تلاش برای بیدار ماندن بسیار خسته است. هر بار که چشمانش را می بندد، دیو در خواب او را تعقیب می کند و می کشد. یک شب سانگ متوجه میشود که قدرت خاصی دارد: او میتواند گنجینههایی را از رویاهایش به واقعیت برساند. تقریباً یک شبه، او تبدیل به یک مرد ثروتمند می شود. اما ثروت او توجه یک گانگستر بی رحم را نیز به خود جلب می کند.
هنگامی که زندگی دخترش به دلیل تاخیر در تجمعات و اعتراضات هنگام رساندن دخترش به بیمارستان به خطر می افتد، مردی در مقابل دادگاه و سایر نقاط کشور به مقاومت در برابر این سیستم و یادآوری حقوق اساسی آن دعوت می کند.
بدلکار کلت سیورز، تازه از یک تصادف تقریباً پایاندهنده حرفهای، باید یک ستاره سینمای گمشده را ردیابی کند، یک توطئه را حل کند و سعی کند عشق زندگی او را در حالی که هنوز کار روزانهاش را انجام میدهد، به دست آورد.
مردی در دهه 1960 نیویورک استخدام می شود تا پسر یک مرد ثروتمند را متقاعد کند که از ایتالیا به خانه بازگردد و زندگی پر از فریب، کلاهبرداری و قتل را آغاز می کند.
ایدا توییست یک دختر مهربان و بسیار باهوش است که تلاش می کند تا با اکتشافات علمی خود، به اطرافیانش و همه مردم کمک کند و راه حلی برای مشکلات آنها پیدا کند و…
داستان زندگی مردی به نام طاها ریاحی که تاجر دارو است را روایت می کند. با بروز اتفاقاتی سرنوشت عجیبی برای او و دخترش رقم می خورد. طاها پس از سال ها به ایران باز می گردد و به دنبال دختر گمشده خود می گردد.
گری پریش مردی خوب با گذشته ای پر دردسر است که زندگی جنایتکارانه خود را برای زندگی به عنوان یک مرد خانواده رها کرده است. اما وقتی پسرش با خشونت به قتل میرسد، عادتهای قدیمی باز میگردد و او را به یک جستجوی بیامان با اهداف اخلاقی و عواقب خطرناک میفرستد.
در روستایی پیش از انقلاب فردی خانزاده با نام امیر به عنوان قاضی محلی در روستا فعالیت میکند و به خاطر سابقه خوبی که داشته، مردم به او اعتماد کامل دارند و بخش مهمی از کارهای روستا را به امیر سپردهاند. حال پس از سالها یکی از اهالی روستا با نام لی لی که از روستا به خاطر تهمت مردم به فاحشه بودن رفته، به عنوان اشرافزاده به روستا برمیگردد و به مردم وعده میدهد که در صورت کشتن امیر، پول زیادی به آنها خواهد داد…