یک مرکز فرماندهی با فناوری پیشرفته که خطرناکترین جنایتکاران را زیر نظر دارد، به یک مامور فدرال ماموریت میدهد تا در حین انجام وظیفه در یک اتاق شنود، فردی را تحت نظر بگیرد. اما به زودی این مامور فدرال متوجه میشود هدف مورد نظر آنها در خانهاش توسط گروهی مورد حمله قرار گرفته است. حال او باید بدون اتلاف وقت زندگی هدف مورد نظر را از داخل اتاق شنود، محافظت کرده و…
هستی، زنی است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوانی متمول به نام ناصر ملک ازدواج کردهاست. همسر جدید او دچار بیماری سوءظن یا اختلال شخصیت پارانوئید است و مدام او را کتک میزند. هستی پس از مراجعه به عمویش، به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در محیط خانه، تصمیم میگیرد از شغل مورد علاقه اش (پرستاری) دست بکشد. اما باز هم مشکلات آنها حل نمیشود.
ملیحه، دختری که در خانوادهای متعصب و افراطی بزرگ شده، عاشق جوانی به نام سیامک میشود و بر خلاف نظر خانواده، با او ازدواج میکند و بعد از ازدواج به عمق فاجعه پی میبَرَد.
یک تیم نخبه از سربازان که برای جلوگیری از فروپاشی بشریت، به شهری مسموم با تشعشعات فرود میآیند و با استفاده از زرهها و سلاحهای پیشرفته، ماموریت مخفی کاری نهایی را انجام میدهند.
کاترین «کیا» کلارک یک دختر جوانِ بیپایان مدبر است که در نزدیکی مرداب کارولینای شمالی بزرگ میشود. کیا که در اوایل دهه 1950 توسط والدین و خواهر و برادرهای بزرگترش رها شده بود، یادمیگیرد که به تنهایی زنده بماند. به او توسط دوستش تیت واکر خواندن و نوشتن آموزش داده میشود، و...
میگل فلورس هواشناسی است که نمی تواند وقوع یک طوفان سهمگین را پیش بینی کند، او مجبور می شود که از بوینس آیرس به زادگاهش فرار کند و...
یک افسر ماموریت از بین بردن یک قاچاقچی انسان و اسلحه را به عهده می گیرد که ده سال است مخفیانه زندگی می کند و..
جوانی به نام «فرِدی» یک کیف پر از پول را از رئیس یک باند خلافکار میدزدد و اکنون باید راهی برای فرار پیدا کند اما…
دختری جوان و نابینا که شاهد اصلی یک پرونده جنایی میباشد بخاطر اطلاعاتی که دارد جانش در خطر است و…
در مورد دختری 15 ساله به نام کوین پرکینز است که تعطیلات تابستانی خود را با بهترین دوستش دانیلا سپری میکند. اما پس از اینکه اتفاقات اسرارآمیزی رخ میدهد، آنها تصور میکنند توسط یک افسانه محلی تسخیر شدهاند و…