با اسمیت ها آشنا شوید: دو غریبه تنها، جان و جین، که زندگی و هویت خود را رها کرده اند تا به عنوان شریک در کنار هم قرار گیرند - هم در جاسوسی و هم در ازدواج.
استلا و سم خواهر و برادری هستند که ماجراجویی های زیادی را در حیاط پشتی خانه شان پشت سر می گذارند. آنها در این ماجراها با دوستان جدیدی آشنا می شوند و...
قسمت دوازدهم منتشر شد.
نیسان آبی قصه جمشید است و رضا، قصه دو دوست قدیمی که روزی روزگاری عاشق دو خواهر به اسم زری و پری شدند و با آنها ازدواج کردند. جمشید شیفته جمشید هاشمپور است و نیسان آبیاش؛ رضا هم عاشق شعر و شاعری و در رویاهایش شاعری نامدار! جمشید با نیسانش کار میکند و ریال روی ریال میگذارد تا چرخ زندگیاش بچرخد، رضا هم در جستجوی فرصتی برای بهبود اقتصاد زندگیاش و شغلی بهتر! البته قصهها دست از سر زندگی جمشید و رضا برنمیدارند و مدام آنها را درگیر اتفاقاتی ریز و درشت میکنند، اتفاقاتی که گهگاه لحظات شیرینی میسازند و گاهی هم غمگین! نیسان آبی قصه جیب خالی است و پول، قصه عشق است و شیفتگی، قصه خیانت است و وفاداری و از همه مهمتر نیسان آبی قصه خانواده است.
در حالی که لندن زیر آب سیل فرو رفته است، زنی اولین فرزند خود را به دنیا می آورد. چند روز بعد، او و نوزادش مجبور می شوند خانه خود را به دنبال امنیت ترک کنند. آنها از طریق یک کشور جدید خطرناک به سمت شمال می روند و از جایی به نقطه دیگر پناه می برند.
پت تیت برای انتقام مرگ خشونتآمیز سرباز پای وفادار و مورد اعتماد خود، وارد یک حمله خشمگین میشود و از منطقه راحتی خود در اسکس عبور میکند و به سمت تاریک سوهو دهه 90 میرود تا شرور مسئول را ردیابی کند. تیت که قرار است انتقام خود را اجرا کند، حتی زمانی که جهان اطرافش شروع به منفجر شدن می کند، دست از کار بر نمی دارد.
دو فرسودگی عاشقانه، جین و ویل، بلافاصله در عروسی یک دوست مشترک به سمت یکدیگر کشیده می شوند. پس از یک ارتباط فاجعه بار در اتاق لباس، آن دو 24 ساعت آینده را با هم می گذرانند و اعترافات صریح در مورد تاریخچه های درهم و شکسته و دل شکسته می پردازند، به این شانس که این پرتاب ممکن است چیزی واقعی باشد.
قسمت یازدهم منتشر شد.
سریال پدر گواردیولا یکی از سریال های در حال ساخت 1401 است در حال حاضر اطلاعات زیادی درمورد آن منتشر نشده است. با توجه به بازیگران سریال، احتمال میرود این عنوان خیلی زود تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سریال های نمایش خانگی 1401 شود. پیش از این آثاری نظیر برادرجان و زیرپای مادر را از سعید نعمتالله تماشا کردهایم.
قسمت یازدهم منتشر شد.
در خلاصهٔ داستان این مجموعهٔ تلویزیونی آمده است: «ما رفیقبازیم، پای حق وایمیستیم، بزنن میزنیم، بکشن، میکشیم، ما هفتا تا تهش میریم؛ ولی نمیبخشیم، تهش هر چی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم.»
به دستور یک رئیس جنایتکار بی رحم، یک راننده فراری باید با وجدان خود مبارزه کند و یکی از خدمه ناآگاه را به سمت اعدام در کمین ببرد. رانندگی طولانی در پیش است.
«داستان دست انداز»، حکایت خیالبافیهای یک زن جوان داستان نویس را بیان می کند؛ زنی که در دنیای قصهها و شخصیتهایی که خلق کرده گم میشود.