یاش و سورج دو دوست صمیمی میباشند که بعد از فارق التحصیلی در دانشگاه هر کدام پی کاری میروند . یاش شغل پدرش که مافیا میباشد ادامه میدهد ولی سورج تبدیل به یک افسر پلیس میشود و بار دیگر سرنوشت این دو را به هم میرساند ولی به شیوه ای دیگر ...
در سال 1999 در سیدنی، پس از یک حادثه ناگوار در ایستگاه قطار، دختری نوجوان با یک پسر فراری آشنا می شود و آنها تصمیم می گیرند تا راهی سفری طولانی شوند و...
یک مهندس جوان پس از مواجه شدن با مشکلات بسیار تصمیم می گیرد تا برای رهایی از آنها به همراه دوستش راهی سفری به یک روستا در هند شود و...
داستان درباره مردی است که می خواهد خانه اش را بازسازی کند. او بعد از آن که مقدار زیادی پول بدست می آورد، تصمیم می گیرد که این کار را با کمک دوستانش انجام دهد. اما با مشکلاتی روبرو می شود.
فیلم آخرین روزهای جنایت آمریکایی آینده ای نه چندان دور از تصمیمات دولت آمریکا را به تصویر می کشد. دولت قصد دارد سیگنالی را پخش کند که یک پاسخ نهایی به تروریسم و جنایت باشد. سارق بانکی عضو گروهی می شود تا قبل از اقدام دولت، بزرگترین و تاریخی ترین سرقت را انجام دهند.
وسلی، گربه نارنجی او به نام پرتزل و دوست صمیمیاش، جورجی ، بخاطر خلاقیتشان شناخته میشوند. مادر ، پدر و مادربزرگ فوق العاده دانای او ، باها چان ، بیشتر از همه می داند.بعضی روزها، با کمک باها چان، وسلی و جورجی مشکلات زیادی را حل می کنند.کارهای ساده مانند : پخت کیک ، درست کردن یک ساندویچ کره بادام زمینی کره و ژله. اما بعضی اوقات که کار ها خیلی سخت می شوند، همه کاری که باید انجام دهند این است که وانمود کنند برای انجام آن کارها به نینجا های سریع ، تبدیل می شوند.
هنگامی که "فای" پدر خانواده تصمیم می گیرد برای جشن گرفتن پانزدهمین سالگرد عروسی شان، اعضای خانواده را به یک اردوگاه دعوت کند، اتفاقاتی روی میدهد که ....
یک وکیل جنایی مشهور متوجه می شود یکی از افرادی که بیشتر از همه دوستش دارد، قربانی سیستم ندامتگاه برزیل شده است. حال وی باید تصمیم بگیرد که آیا از مرزی که او را بین جستجوی عدالت یا ارتکاب جنایت نابخشودنی جدا می کند، عبور کند یا خیر.
ماشا دخترکی بازیگوش، شاد، مهربان و پُرانرژی است که با خوک، بز و سگش در جنگل زندگی میکند. تمام حیوانات جنگل از او گریزانند، چرا که ماشا وادارشان میکند تا با او بازی کنند. روزی ماشا، پروانهای میبیند و هنگامی که این پروانه را تعقیب میکند، به خانهٔ خرسی میرسد که برای ماهیگیری از منزل خارج شدهاست. ماشا در حین بازی در آنجا، حسابی کلبهٔ خرس و محوطهاش را بهم میریزد و هنگامی که خرس برمیگردد، با فاجعهای که ماشا ایجاد کرده مواجه میشود. خرس تلاش میکند از دست ماشا خلاص شود و او را از آنجا براند، اما موفق نمیشود و سرانجام ماشا و خرس با هم دوستانی صمیمی میشوند.
سفر یک دختر نوجوان را از شهر کوچک شمال غربی او به ارتفاعات چندجهانی دنبال کنید. هنگامی که یک رویداد فراطبیعی شهر زادگاهش را به شدت تکان می دهد، نائومی تصمیم می گیرد تا ریشه های آن را کشف کند و آنچه کشف می کند هر چیزی را که ما درباره قهرمانانمان باور داریم به چالش می کشد...