زمانیکه اختراع مرموز ون هلسینگ از کنترل خارج می شود، درک و رفقای هیولایش همگی به انسان و جانی نیز به هیولا تبدیل می شوند. هم اکنون که درک در بدنی اشتباهی قرار گرفته و قدرت هایش را از دست داده، به همراه جانی که عاشق زندگی جدیدش به عنوان یک هیولاست، باید با همکاری یکدیگر بشتابند تا درمانی برای خود پیدا کنند.
جیک کارآگاه خصوصی لس آنجلسی و متخصص در امور افشای خیانت های زناشویی است که توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی می کند استخدام می شود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد.
در یک صبح روز هفته در حومه آرام آکرون، اوهایو، شهر از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که ریچل ترنر و پسرش، ایوان، در طول شب به قتل رسیده اند.
اقتباسی از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت درباره پسر یک خاندان سلطنتی که محافظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتیترین عنصر کهکشان، به او سپرده شده است.
در حالی که نیروهای آمریکایی به سواحل نرماندی یورش می برند، سه برادر در میدان نبرد مرده دراز می کشند و برادر چهارم در پشت خطوط دشمن به دام افتاده است. کاپیتان تکاور جان میلر و هفت مرد وظیفه دارند به قلمرو تحت کنترل آلمان نفوذ کنند و پسر را به خانه بیاورند.
یک سوپراستار پاپ لحظاتی قبل از عروسیاش در باغ مدیسون اسکوئر توسط نامزدش که یک ستاره راک است رها میشود ، در عوض او با مردی که به صورت تصادفی از بین مردم انتخاب کرده ازدواج میکند و…
پنجاه و هفت سال بعد از فاجعه ای که برای الن ریپلی رخ داد، سفینه فرار اضطراری او در کهکشان توسط یک تیم نجات در حالی که به خوابی عمیق فرو رفته، پیدا می شود. وقتی او را به زمین بر می گردانند هیچکس داستان او را باور نمی کند. اما او مسئول تیمی می شود که باید دوباره به آن سیاره برگردند و درجستجوی بازماندگان سفر قبلی و یا بیگانگان باشند.
وقتی دو مرد بزرگترین قطعه طلای کشف شده را پیدا میکنند، باید راهی برای حفاری آن بیابند.