شوهر سابق آلیشیا، ویکتور، از زندان آزاد میشود. آلیشیا که مصمم است از خود و پسرشان، مالکوم، محافظت کند، در برابر درخواستهای ویکتور برای آشتی و بازگشت به عنوان یک خانواده مقاومت میکند. اما در یک چرخش وحشتناک، ویکتور آلیشیا را در زیر زمین به دام میاندازد و زنده به گور میکند. آلیشیا با سرکوب وحشت و ترس از خفگی، موفق میشود از قبر خود بیرون بیاید. اکنون که آزاد شده است، با اضطراب به دنبال پسرش میگردد.
بازگشت به دنیای زندانی که انسانیت در مرز نابودی است، جایی که مجرمان به صورت دو به دو در طبقات زیر هم حضور دارند و یک سکوی متحرک، غذا را طبقه به طبقه به آنها می رساند...
دن چیس چند دهه است که از سازمان سیا بیرون آمده و در خفا زندگی میکند تا اینکه قاتلی از راه میرسد و چیس را دوباره مجبور بهانجام کارهایی میکند که دوست ندارد؛ این پیرمردِ کارکشته میفهمد که آینده و گذشتهٔ او بهم گره خورده است و چارهای جز بازگشت، پیش پای خود نمیبیند.
قسمت هشتم منتشر شد.
داستان داشتهها و نداشتهها در دنیایی که در آن تقریباً چیزی برای داشتن باقی نمانده است. 200 سال پس از آخرالزمان، ساکنان آرام پناهگاه های مجلل ناشی از سقوط مجبور به بازگشت به منظره جهنمی پرتوافکنی می شوند که اجدادشان پشت سر گذاشته اند.
روح یک گانگستر ترک مدرسه راهنمایی که به طور تصادفی جسد پسر 18 سالهای را در اختیار میگیرد که خود را کشت، به دبیرستان بازمیگردد تا با مهارتهای گانگستریاش از قلدرها انتقام بگیرد و با رابطهای غیرمنتظره مواجه میشود.
داستان فیلم آخرین تولد در زمانی که طالبان به قدرت بازگشتهاند، آغاز میشود. در شهر کابل که پر از نگرانی و هراس است، محمد پدر خانواده سعی دارد تا زندگی طبیعی خود را در دورانی که طالبان در آن حکومت دارند، حفظ کند.
سرپرست آگاهی، ساتیابهاما، با گذشتهی پر از راز خود روبرو میشود و برای پیدا کردن مرد گمشدهای، وارد یک تحقیقات پرخطر میگردد. او در حالی که رازهای تاریکی را در شهرهای مختلف و پنهان در سایهها کشف ...
پس از فهمیدن اینکه مرگ همسرش تصادفی نبوده، یک رئیس سابق ایستگاه سیا مجبور به بازگشت به دنیای اموات جاسوسی می شود و با یک دشمن متحد می شود تا توطئه ای را کشف کند که همه چیزهایی را که فکر می کرد می دانست به چالش می کشد.
درباره خط قرمز هایی است که چهار جوان در پی مشکلاتشان می خواهند از آن ها عبور کنند. عبوری که با فرار از خانه و درگیر ماجراهای متعدد شدن، آن قدر پیچیده می شود که راهی به جز بازگشت و درخواست کمک باقی نمی ماند.
زنی که با دو فرزندش برای شرکت در مراسم عروسی خواهرش به خانه بازگشته است، باید ناگهان از جان خود در برابر افراد مسن در قتل عام دفاع کند.