یک گربه سیاه که موشها به آن میگفتند «اسمشو نبر» به شهر موشها حمله میکرد. به خاطر همین موشها به یک شهر دیگر میروند. قرار میشود پدرها و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها هم با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر را انتخاب میکنند..
سیاوش ساقی (میلاد کیمرام)، کشتیگیر و قهرمان جهان است و نامزدش مرجان، نیاز به عمل پیوند کبد دارد. سیاوش به دلیل ناتوانی مالی در پرداخت هزینههای عمل پیش نصرت (رضا کیانیان) که یکی از میلیاردرها محسوب میشود میرود.اما نصرت در ازای دادن پول از سیاوش میخواهد که مارال(ترلان پروانه)، دخترش را عقد کند.
هنگامی که به آنها گفتند که می توانند جهان را در طول یک ماجراجویی مسافرتی نجات دهند ، 2 راکر احتمالاً از سان دیماس ، کالیفرنیا ، خود را به عنوان پدرهای میانسال می شناسند که هنوز در تلاشند آهنگ ترانه ای را اجرا کنند و سرنوشت خود را انجام دهند.
رستاخیزها به 20 سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس میرود و زندگی بهظاهر عادی نئو با بازی کیانو ریوز به عنوان توماس ای. اندرسون در سان فرانسیسکو را به تصویر میکشد، جایی که یک تراپیست برای او قرصهای آبی تجویز کرده است. نئو و ترینیتی با بازی کری-آن ماس یکدیگر را نمیشناسند اما مورفیوس با بازی یحیی عبدالمتین دوم قرص قرمز را به نئو پیشنهاد میکند و گشوده شدن درهای ذهنش را به دنیای ماتریکس.
پسری 8 ساله که همواره به عنوان شاگردی تنبل شناخته شده، توسط معلم هنرش درهای جدیدی به رویش باز می شود…