
وقتی گروهی از دوستان در خانهای که با یک قتل عام وحشیانه مشخص شده بازی میکنند، روح شیطانی را آزاد میکنند و به شیوههای وحشتناکی شروع به مرگ میکنند. اکنون، بازماندگان باید کنار هم بچسبند تا اسرار تاریک خانه را کشف کنند و به خونریزی پایان دهند.
وقتی دختر نوجوانش پس از یک تجربه نزدیک به مرگ، رفتارهای روز به روز نگرانکنندهتری از خود نشان میدهد، مادر متقاعد میشود که دخترش همراه چیزی شیطانی از آن طرف بازگشته است.
هلبوی و یک مأمور تازهکار سازمان BPRD در مناطق روستایی آپالاشیا در دهه 1950 گیر میافتند. آنجا، آنها با یک جامعه کوچک روبهرو میشوند که توسط جادوگران تسخیر شده و رهبری آنها را شیطانی محلی به عهده دارد که ارتباط نگرانکنندهای با گذشته هلبوی دارد: «مرد کج».
جانی پاف و دوستانش به یک ماموریت مخفی می روند تا تایگاسویل را از نقشه های شیطانی مهندس شرور اتو فون واروس نجات دهند.
جائه پیل و سانگ گو که خود را سرسخت معرفی می کنند به خانه رویایی خود به سبک اروپایی نقل مکان می کنند. هنگامی که بازدیدکنندگان ناخواسته وارد می شوند، روح شیطانی مهر و موم شده ای را در زیرزمین بیدار می کنند و هاله ای تاریک شروع به احاطه می کند.
سیاه ترین و شیطانی ترین نقاشی دنیا. در تعقیب رمز و راز آن، روهان کیشیبه، هنرمند مانگا با قدرتی خاص، از لوور در فرانسه دیدن می کند. در آنجا اتفاقات هولناکی در انتظار اوست.
چهار خواهر پر دردسر باید با هم متحد شده و یک پنگوئن بامزه به نام پل را از چنگال دو جادوگر شیطانی به نامهای مری و مارک که میخواهند از او برای نمایش خود استفاده کنند، نجات دهند اما…
پرونده پسر سام تبدیل به یک وسواس مادام العمر برای روزنامه نگار موری تری شد و او متقاعد شد که این قتل ها با یک فرقه شیطان پرستی مرتبط است.
سیندرلا ناامید، مادرخوانده پری خود را از یک کتاب باستانی که به صورت گوشت بسته شده است احضار می کند و به دنبال انتقام از نامادری شیطان صفت و خواهران ناتنی اش است که هر روز او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند و عذاب می دهند.
این داستان شگفت انگیز در عصر شوالیه های شجاع، شاهزاده خانم های زیبا و جادوگران در حال نبرد اتفاق افتاد. روسلان، هنرمند سرگردانی که رویای شوالیه شدن را در سر می پروراند، با میلا زیبا آشنا شد و عاشق او شد. او حتی شک نداشت که او دختر پادشاه است. با این حال، قرار نبود که شادی عاشقان زیاد طول بکشد. چرنومور، جادوگر شیطانی، در یک گرداب جادویی ظاهر شد و میلا را درست جلوی چشمان روسلان دزدید تا قدرت عشق او را به قدرت جادویی خودش تبدیل کند. بدون هیچ مقدمه ای، روسلان در تعقیب شاهزاده خانم دزدیده شده قرار می گیرد تا بر همه موانع غلبه کند و ثابت کند که عشق واقعی قوی تر از جادو است.