قسمت هشتم منتشر شد.
پس از اینکه یک مجری تلوزیون به طور تصادفی در اعماق جنگلهای پوکونوس با جسدی مواجه میشود، متوجه میشود که برای قتل یک نژادپرست بدنام سفیدپوست پاپوش دوختهاند.
قسمت سوم منتشر شد.
افسانه بانو اوک در دوران چوسان روایت میشود و داستان موفقیت یک زن برده در این دوره را بازگو میکند که نام، وضعیت اجتماعی و شوهرش ساختگی هستند. اوک ته یونگ، بردهای است که به یک کارشناس حقوقی تبدیل میشود و همیشه در تلاش است تا در هر شرایطی به مردم کمک کند. با این حال، او راز بزرگی دارد؛ رازی که....
قسمت سوم منتشر شد.
داستانی درباره گروهی از افراد با تواناییهای ویژه که برای زنده ماندن خود را بهعنوان اعضای یک خانواده جا میزنند و از روشهای منحصربهفرد برای غلبه بر جنایتکاران بیرحمی که آنها را تهدید میکنند، استفاده میکنند.
مالک از اسپانیا باز میگردد و متوجه میشود که پدرخواندهاش، سرژ، دستگیر شده است. در روز دادگاه، وکیل ایریس پیشنهادی به مالک میدهد: یک دزدی خطرناک انجام دهد تا آزادی سرژ به دست آید. مالک قبول میکند و برای یک ماموریت آخر، به جمع شریکان سابق شریف میپیوندد.
نمایش ترسناک دلقک قرار است هرجومرجی بر سر ساکنان ناآگاه مایلز کانتی فرو بریزد؛ این کریسمس خواب راحتی نخواهند داشت. پنج سال پس از نجات از قتلعام هالووین توسط دلقک آرت، سیِنا و جاناتان همچنان در تلاشاند تا زندگی ویرانشدهشان را از نو بسازند. با نزدیک شدن به فصل تعطیلات، سعی میکنند روحیه کریسمس را بپذیرند و وحشتهای گذشته را پشت سر بگذارند. اما درست زمانی که احساس امنیت میکنند، آرت بازمیگردد و مصمم است تا شادی تعطیلاتشان را به کابوسی جدید بدل کند. فصل جشن بهسرعت به آشوب میکشد، و آرت نشان میدهد که هیچ تعطیلاتی از وحشت او در امان نیست.
در شب مسابقه سالانه «مرد دونده»، شرکتکنندگان در یک رقابت نفسگیر با یکدیگر به رقابت میپردازند و باید از مجموعهای از چالشها عبور کنند تا به «ابرکمربند» دست یابند؛ یک اتفاق افسانهای که صاحب آن را به حاکم مطلق جهان تبدیل میکند.
پس از فرار از یک اردوگاه کار اجباری در روسیه، سه مرد باید بر طبیعت بیرحم و همچنین اختلافات میان خود غلبه کنند، چرا که سفرشان به خانه به نبردی سخت برای بقا تبدیل میشود.
مری و تام، خواهر و برادر ایرلندی بیسرپرستی هستند که در سال 1886 با کشتی اقیانوسپیما به نیویورک میرسند. آنها بهسرعت خود را درگیر یک سفر پرماجرا و هیجانانگیز در سراسر کشور، سوار بر قطار معروف به «قطار یتیمان»، میبینند؛ جایی که با دوستی فوقالعاده آشنا میشوند که زندگیشان را برای همیشه دگرگون خواهد کرد.
دومینیک، یک قاتل حرفهای آموزشدیده، برای فرار از گذشته پرآشوب خود تلاش میکند زندگی جدیدی را در آمریکای جنوبی آغاز کند. اما بهزودی خود را در شهری مییابد که گرفتار خشونت و فساد است. در مواجهه با حملات بیرحمانه پلیس و مافیا، دومینیک باید تصمیم بگیرد که آیا از خود محافظت کند یا از خانواده بیگناهی که به او پناه دادهاند.
مردی و عشق جدیدش وسط یک درگیری خطرناک بین یک کارآگاه سرسخت و یک سیاستمدار مستبد گرفتار میشوند.