تینکلز، توله سگ دوست داشتنی و غول پیکر دراک است که بیش از هر زمان دیگری انرژی دارد و فقط می خواهد توپ بازی کند. اما متاسفانه دراک خیلی مشغله دارد و همزمان چندین کار در هتل انجام می دهد…
بعد از اتفاقات قسمت سوم فیلم ایپ من، در حالی که استاد چئونگ چی در باشگاه خود از ایپ من شکست میخورد، سبک خود را متواضعانه در مقابل ایپ من کنار میگذارد. اما او بعد از مبارزه با یک خارجی قدرتمند به دردسر میافتد و…
پدر جوانی به اسم «آنتی» که پسر بچه بازیگوش و باهوشی دارد، تصمیم می گیرد سرپرستی یک دختر بچه را نیز قبول کند اما ورود این دختر بچه به زندگی آن ها, با ماجراهای خنده دار بسیاری همراه می شود.
در دهه 1950 میلادی در شهر نیویورک، یک کارآگاه خصوصی به نام لیونل اسروگ که مبتلا به سندروم توره میباشد، تلاش میکند تا معمای قتل تنها دوست و مربی اش فرانک مینا را حل کند.
هنگامی که مایا، یک زنبور عسل کوچک سرسخت، و بهترین دوستش ویلی، یک شاهزاده خانم مورچه را نجات می دهند، آنها خود را در میان یک نبرد حماسی می بینند که آنها را به دنیای جدید عجیب می برد و دوستی آنها را تا حد ممکن آزمایش می کند...
از طرف ملکه زنبور عسل ها خبر می آورند که رقابت بزرگی در راه است و مایا زنبور عسل می بایست کندوی خود را به کمک دیگر زنبور ها برای تغذیه زنبور های عسل ورزشکار آماده کند.
یک بچه ی یتیم به نام موگلی توسط گله ای از گرگ ها به سرپرستی گرفته می شود. او توسط یک پلنگ سیاه و خرسی خوش قلب زنده ماندن و بقاء در جنگل را یاد گرفته است. حضور موگلی در جنگل باعث عصبانیت شیرخان می شود، ببری که تنها هدفش در زندگی خوردن موگلی است.
یک کشاورز ارکیده اسکاتلندی که به ملاقات خواهر بیمار خود در بوگوتا، کلمبیا می رود، با یک نوازنده جوان و یک باستان شناس فرانسوی که مسئول نظارت بر پروژه ساخت و ساز یک قرن تونل در رشته کوه آند است، دوست می شود. هر شب او با صدای چتری های بلند که مانع از خوابیدن او می شود، آزار می یابد.
برای رهایی بابا یاگا و رنفیلد از چنگال شکارچی هیولا میلا استار، خانواده Wishbone بار دیگر به یک خون آشام، هیولای فرانکشتاین، یک مومیایی و یک گرگینه تبدیل می شوند. خانواده هیولاهای ما با کمک و حمایت از سه خفاش خانگی خود، دوباره در سراسر جهان زوم می کنند تا دوستان خود را نجات دهند، آشنایی های هیولایی جدیدی ایجاد کنند و در نهایت به این درک می رسند که «هیچ کس کامل نیست» - حتی آنهایی که نقص دارند می توانند خوشبختی پیدا کنند.
لئونارد که بر اثر یک اتفاق حافظهی کوتاه مدتش را از دست داده است، در تلاش هست تا با کمک یادداشتها و عکسهایش، خاطره ی تلخِ بسیار مهمی را به یاد بیاورد. اما…