جنایتکار بزرگ نیل مک کالی در حالی که مشغول برنامهریزی یک دزدی بزرگ قبل از بازنشستگی خود است، در تلاش است تا سرکشی یکی از افراد خود را نیز کنترل کند. در همین حال، ستوان هانا سعی میکند مک کالی را زیر نظر بگیرد تا او را در حین ارتکاب جرم دستگیر کند.
داستان فیلم در سال 1988 در ایالت وایومینگ می گذرد، زنی پیش خدمتی است که توسط دو گاوچران مجروح و از ریخت می افتد. کلانتر شهر تنها به جریمه کردنشان اکتفا می کند. اما دوستان زن برای کسی که بتواند انتقامش را بگیرد هزار دلار جایزه می گذارند. ویلیام مانی هفت تیرکشی که توبه کرده ولی هنوز گذشته زشتش عذابش می دهد به کمک دوست قدیمی اش و یک مرد جوان آخرین کار خود را شروع می کند.
سام راثاستین از طرف رؤسای مافیای نیویورک و شیکاگو به لاس وگاس اعزام شد تا مدیریت کازینویی به نام تنجرز را بر عهده بگیرد. کازینویی که صاحبان آن از اعضای ایتالیاییها یا سیسیلیها هستند. سام راستین با توجه به تجربه ایی فراوانی که در امر کازینو دارد تلاش میکند وضیعت کازینو را مرتب کند. اما موانع یکی پس از دیگری بر سر راه او سبز میشوند.
فیلم زندگی مردی را نمایش میدهد که زندگیاش، بدون اطلاع وی، به صورت 24 ساعته از شبکهٔ تلویزیونی برای میلیونها نفر در سراسر جهان در حال پخش است. ترومن، به واقعیت زندگی خویش شک میکند و جهت رسیدن به حقیقت زندگیاش شروع به کاوش میکند.
یک صبح تابستانی، کودک «خانواده ی کات ول» آماده ی گذراندن یک روز دلپذیر است، اما سه دزد به نام های “ادی، “نوربی” و “ویکو“، خود را به جای عکاسان جا می زنند و هنگامی که با بچه تنها می مانند او را می ربایند، به آپارتمانی می برند و برای آزادی اش تقاضای پول میکنند…
پدر خوانده یک گروه مافیایی به ناگهان دستخوش احساس شده و کنترلی بر عواطف خود ندارد که این مشکل برای جایگاه او به عنوان رهبر گروه تبهکار بسیار خطرناک است. به ناچار نزد دکتر روانشناسی میرود اما این شروع ماجراست…
وقتی که جسد دو سرنشین اتومبیل در نزدیکی جسد یک پلیس کشف می شود ، یک پلیس محلی به نام مارج گاندرسون ، این اتفاق را با پرونده ی دو خلافکار به نام های کارل و گایر کنار هم می گذارد و…
رابرت کلیتن دین، وکیل دادگستری برای خرید به یک فروشگاه می رود اما خودش نمی داند که در ساک خریدش، نواری ویدئویی انداخته اند که قتل اخیر سناتوری را به دست «توماس رنولدز»، یکی از مأموران فاسد و رده بالای سازمان امنیت، نشان می دهد. دیری نمی گذرد که «توماس رنولدز» به تعقیب «رابرت کلیتن دین» می پردازد تا نوار را به چنگ آورد…
مرد جوانی با نام مستعار "کرگدن" که به عنوان یک مجرم پرخاشگر شروع به کار کرد، به سرعت به سلسله مراتب جنایی در اوکراین در دهه 1990 می رسد. راینو فقط قدرت و ظلم را میدانست، اما با چیزی برای از دست دادن، بالاخره میتوانست یک را پیدا کند.
در سال 1999، دو دوست برای اولین بار از طریق وبکم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در این حین با یک بازی مرورگری مرموز مواجه میشوند که ممکن است در تسخیر ارواح باشد.