
داستان خارقالعاده خولیو تورس که یک گوشواره صدف طلا را گم می کند و در جستجویش برای یافتن آن، به شخصیتهای نامتعارفی که در قالبهای دروننگر، اغلب وهمآور و همیشه کمدی برخورد میکند.
بیون مو جین و گوم ئه یون باهم ازدواج کردند و صاحب دو بچه شدند. بیون مو در دوران ازدواج، بیزنس های مختلفی را امتحان کرد اما همه آنها شکست خوردند. بعد از ناامیدی خانواده از او و گرفتن طلاق، گوم ئه به تنهایی بچه ها رو بزرگ کرد. حال بعد از گذشت 11 سال دوباره با هم ملاقات می کنند. پدر خانواده تلاش می کند تا دوباره با همسر سابقش باشد اما دخترشان اجازه نمی دهد…
سازمان ‘Manager’ که قدرتهای تاریک غربی از آن حمایت میکنند، به تهدیدی جدی برای ترکیه تبدیل میشود و اقدام به عملیاتهای تروریستی زیادی برای ترساندن مردم و ایجاد هرج و مرج میکند. در حالیکه اقتصاد ترکیه دستخوش امتحانات زیادی است، از طرفی هم از طریق متاورس، دارک وب، رمزارز، سیستمهای ارتباطی و اینترنتی به حساسترین نقاط کشور حملات سایبری ترتیب میدهند. این دشمن پیچیده خیلی از گروههای داخل کشور را هم فعال کرده است. در این اثنا گروهی به نام سپاهی از سازمان اطلاعات ترکیه متوجه این خطر شده و به سرعت عکس العمل نشان میدهند…
9 زخمی گلوله (یکی هنوز در بدن)، سه ورزش مختلف و عزم تزلزل ناپذیر برای تحقق رویای طلای المپیک بعداً، مورالیکانت پتکار، اولین قهرمان پارالمپیکی هند که در بالای سکو به پایان رسید، توسط کشورش به رسمیت شناخته شد. 45 سال پس از او به آنچه هیچ ورزشکاری از کشورش نتوانست به دست آورد.
در دهه 1970 هنگ کنگ، کمیسیون مستقل مبارزه با فساد (ICAC) برای سرنگونی سندیکای فساد به رهبری مقامات دولتی بریتانیا تشکیل شد. یکی از بازرسان ارشد آن، بازپرس ارشد لاو کای یون است که مقامات فاسد بی شماری را سرنگون کرد. همانطور که او فکر می کرد ثبات و رفاه در دسترس است، دوره جدیدی از حرص و طمع و ثروت او را وارد میدان نبرد جدیدی از فساد می کند.
روزنامهنگار سانگ جین در حین بررسی یک داستان دستکاری احساسات عمومی آنلاین، وجود به اصطلاح "کارخانه ترول" را کشف میکند و با حقیقتی باورنکردنی روبرو میشود.
در مرز هوکایدو، یک کهنه سرباز جنگ و دختر آینو با افراد نامتناسب و مرتدهای نظامی به رقابت می پردازند تا گنجی را پیدا کنند که بر روی قانون شکنان خالکوبی شده است.
با الهام از سید عبدالرحیم مربی و مدیر تیم ملی فوتبال هند که به عنوان معمار فوتبال هند شناخته می شود، دوران طلایی از سال 1952 تا 1962 را در بر می گیرد.
مسعود رعنا یک مامور مخفی با کد MR-9 از آژانس ضد اطلاعات بنگلادش است.
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.