در مجموع 400 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 400 فیلم و سریال یافت شد.
رایان بیستساله پس از مرگ پدرش با اختلال اضطرابی شدیدی دستوپنجه نرم میکند. او به همراه دو برادرش باید برای شکستن چرخهی ویرانگری که خانوادهشان را تهدید میکند، مبارزه کنند، در حالی که تاریکی باستانی آنها را در بر میگیرد.
وقتی دو عروسی بهطور تصادفی در یک روز و در یک مکان رزرو میشوند، هر دو خانواده عروس تلاش میکنند لحظه خاص خود را حفظ کرده و از این همزمانی غیرمنتظره بهترین استفاده را ببرند. در نبردی خندهدار از سرسختی و اراده، پدر یکی از عروسها و خواهر عروس دیگر با هرجومرجی تمامعیار مقابل یکدیگر قرار میگیرند و برای برگزاری جشنی فراموشنشدنی برای عزیزانشان، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
خانوادهای پس از قتل پدرشان به روستایی متروکه فرار کردند تا ثروت اش را به ارث ببرند تا پسر زبان بستهشان را درمان کنند، اما وقتی به آنجا میرسند چیزی را پیدا کردند که انتظارش را نداشتند.
آنیل، یک فروشندهی 28 ساله گندم، به همراه همسرش، مادر و خواهرش زندگی میکند. او از ازدواج خواهرش، نها، با آجای که به زودی کارمند دولت میشود، خوشحال است و برای این ازدواج مهریهای را میپذیرد. برای تأمین هزینههای آن، او قصد دارد زمین پدر مرحومش را بفروشد، اما متوجه میشود که این زمین تحت پیگرد قانونی توسط «امالای» آمار سینگ قرار دارد.
جیمی به همراه دوست و پدرش، یک شوالیه جوانمرد و شجاع، ماجراهای سرگرم کننده ای را شروع می کنند و تصمیم می گیرند تا از سرزمین خود در برابر تاریکی محافظت کنند و...
داستان سه نینجای شجاع و قوی به نام فوتو، سوزومی و هیرو که تلاش می کنند تا با کمک و همراهی استاد خود، شوکو شرور و پدربزرگش را شکست دهند و از سرزمین خود محافظت کنند و...
سوفیا و دختر نوزادش، امیلی، مجبور میشوند برای محافظت از جان خود وارد برنامه حمایت از شاهدان شوند، پس از آنکه سوفیا علیه همسر سابقش، میسون، به خاطر جرایمش شهادت میدهد.
قسمت ششم منتشر شد.
در جزیرهای دورافتاده در یونان، جولیا، یک آدمکش بازنشسته، دیداری نهچندان آسان با پسرش ادوارد دارد که پس از مدتها از انگلستان به دیدنش آمده است. ادوارد که با پرسشهایی درباره اطلاعات تازهای در مورد هویت پدر واقعیاش آمده، در تلاش است تا زمان مناسبی برای صحبت پیدا کند.
در بورنئو، نزدیک جنگلهای گرمسیری، «کریا» یک بچه اورانگوتان را در مزرعهی نخل روغنی که پدرش در آن کار میکند، نجات میدهد. پسرخالهاش «سلای» که بهدلیل درگیری میان قبیلهی بومیاش و شرکتهای چوببری به دنبال پناهگاه است، به خانهی آنها میآید. حالا کریا، سلای و اورانگوتان کوچکی که «اوشی» نام گرفته، باید برای نجات جنگل در برابر نابودی آن مبارزه کنند.
پس از مرگ پدرشان، یک خواهر و برادر توسط مادرخواندهشان با خواهر یا برادر جدیدی آشنا میشوند، اما خیلی زود درمییابند که او رازی وحشتناک در دل خود پنهان کرده است.