روت، روزنامهنگار آمریکایی، به همراه پدرش ادک برای بازدید از مکانهای دوران کودکی او به لهستان سفر میکند. اما ادک، که از بازماندگان هولوکاست است، از زنده کردن دوباره خاطرات دردناک خود امتناع میکند و با ایجاد موانع، سفر را مختل میکند و بهطور ناخواسته موقعیتهای خندهداری را به وجود میآورد.
سهگانهی محبوب شما بازگشته است. آنها تابستانی پر از ماجراجویی را در کوههای تاترا سپری خواهند کرد. در طول این سفر، والدک متوجه میشود که پدرش - کسی که سالها پیش خانوادهاش را ترک کرده بود - در نزدیکی زندگی میکند.
ناصر خلاف کار خردهپایی است که با دزدیدن قالپاق و ضبط ماشین روزگار میگذراند. او در یکی از همین سرقتها در اتومبیلی را باز میکند اما داوود را میبیند که در اتومبیل نشسته. آنها از دیدن هم جا میخورند...
مردی با ناتوانی شنوایی و گفتاری زمانی که یک باند بی رحم شروع به هدف قرار دادن پدر مجروح او در بیمارستان می کند، در معرض خطر قرار می گیرد.
با مریض بودن همسرش، پدری که در حال مبارزه است، یک هوش مصنوعی واقعی به خانه می آورد، فقط برای اینکه کمک جدید خودآگاهش بخواهد همه چیزهایی را که خانواده جدیدش ارائه می دهند بخواهد... مثل محبت صاحبش و او برای به دست آوردن آن می کشد.
زندگی یک دختر 11 ساله اهل کتاب به نام میلدرید زمانی که مادرش در بیمارستان بستری میشود و پدرش، استراون وایز، برای مراقبت از او میآید، کاملا دگرگون میشود. حال استراون برای بهبود رابطه خود با دخترش، موافقت میکند تا میلدرید را همراه با خود به یک ماجراجویی هیجانانگیز ببرد تا موجودی افسانهای به نام پلنگ کنتربری را پیدا کنند، اما…
سام 17 ساله در یک سفر آخر هفته با کوله پشتی در کتزاسکیل با احساسات رقیب پدرش و قدیمی ترین دوستش مبارزه می کند.
بیون مو جین و گوم ئه یون باهم ازدواج کردند و صاحب دو بچه شدند. بیون مو در دوران ازدواج، بیزنس های مختلفی را امتحان کرد اما همه آنها شکست خوردند. بعد از ناامیدی خانواده از او و گرفتن طلاق، گوم ئه به تنهایی بچه ها رو بزرگ کرد. حال بعد از گذشت 11 سال دوباره با هم ملاقات می کنند. پدر خانواده تلاش می کند تا دوباره با همسر سابقش باشد اما دخترشان اجازه نمی دهد…
ویل تعمیرگاه خودرو پدرش را به ارث می برد و برای انجام این کار فاقد صلاحیت است، اما تلاشش را می کند تا با وجود فشارهای بسیار آنجا را رونق ببخشد و...
براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد وکیلی جوان به نام آنا است که پس از قتل پدرش، یک زندگی دوگانه پنهان را آغاز میکند. او به زودی وارد شهر کوچک کامبادس شده و با نفوذ به یک کارتل مواد مخدر و نزدیک شدن به رهبر آن، تلاش میکند تا انتقام مرگ پدرش را بگیرد اما…