در ادامه رویدادهای قسمت قبلی، شهرداری قصد دارد خانه «شرلی» را تخریب کرده و به جای آن، شهربازی احداث کند؛ اما «شرلی» و دوستانش مانع اجرای این تصمیم میشوند و ..
یک یوزپلنگ وحشی که هیچ کسی را ندارد، تبدیل به صمیمی ترین دوست و حیوان خانگی یک پسر جوان در آفریقای جنوبی می شود و …
دانشمندان به طور ژنتیکی پوکمون جدیدی را ایجاد می کنند اما نتیجه وحشتناک و فاجعه بار است.
یک روز که تایگر از یافتن همبازی نا امید شده، به این فکر می افتد که همنوعان و اعضای خانواده خود را پیدا کند...
آرن که پس از کشتن پدر خود و دزدیدن شمشیر او، آواره بیابانها شده، مورد حمله گرگها قرار میگیرد، کیمیاگری به نام شاهین او را نجات میدهد و همراه خود به سفر میبرد. آنها پس از مشاهده شهر هرت که در آن بردهفروشی مرسوم است در منزل زنی پناه میگیرند.
روزی دو پسر بچه به نامهای «چاک» و «فلای» به کنار دریا میروند و خواهر کوچک چاک به نام «استلا» را نیز با خود به آنجا میبرند. آنها به شکلی تصادفی سر از آزمایشگاه یک دانشمند حواسپرت درمیآورند. استلا از معجونی که دانشمند ساخته مینوشد و تبدیل به یک ستارۀ دریایی میشود. فلای و چاک نیز برای اینکه به دنبال او بروند از معجون مینوشند. دانشمند به آنها میگوید که اگر ظرف 48 ساعت از معجون پادزهر ننوشند برای همیشه ماهی باقی میمانند و …
در طول جنگ جهانی اول، مارکو پاگوت بعد از مرگ تمام رفقایش در مبارزه، به طور رازآلودی از انسان به یک خوک تبدیل میشود و بعد از آن او را به نام "پورکو روسو" میشناسند، کسی که با دزدان هوایی/دریایی نبردهای خود را ادامه میدهد. او در حین تعمیر هواپیمای خود با دختری نوجوان و بسیار باهوش به نام فی آشنا میشود. طی حوادثی این تنها فی است که از وجود طلسم و شخصیت حقیقی مارکو آگاه میشود...
جس (هاچرسن) خودش را برای مسابقه ی دو مدرسه آماده می کند. اما تنها کسی که می تواند از او جلو بزند دختری تازه واردی به نام «لزلی» (راب) است. آن دو پس از مدتی با هم دوست می شوند و مکانی اسرار آمیز را در جنگل به نام «ترابیتیا» در نظر می گیرند و خود را شاه و ملکه ی آن جا می نامند...
در سال 2054 پاریس به شهری تبدیل شده است که تحت سیطره یک کمپانی بزرگ می باشد و همه چیز در این شهر تحت کنترل بوده و هر حرکتی ثبت می گردد. دختری جوان از دانشمندان کمپانی گم می شود و خواهرش به پلیس مراجعه می کند تا وی را بیابد. بارتلمی کاراس یک کاراگاه ورزیده و باتجربه مامور یافتن دختر جوان می شود و…
پنجهزار سال پیش، شخصی بهنام هیوبو توسط یک صاعقه به شبح تبدیل میشود. تمام این مدت او تنها در قصر مانده بود بدون اینکه بتواند کسی را بترساند تا اینکه …