وقتی اسکیباز سابق نابینایی به نام سوفی، برای مراقبت از گربهای که صاحبش به سفر رفته، به عمارتی دور افتاده پا میگذارد، سه دزد برای سرقت گاوصندوق مخفی صاحب خانه به عمارت هجوم میآورند. تنها راه دفاع سوفی، کلی سرباز کهنهکاری است که در نرم افزار "به جای من ببین" با او آشنا میشود. سوفی برای دفاع از خود و نجات از دست مهاجمان از کلی کمک میگیرد.
مرد آشغال جمع کنی که از یک زندگی گذشته عذاب میکشد، تلاش میکند تا زندگی آرامی در رستگاری داشته باشد. اما زمانی که نیت خوب او او را هدف یک رئیس جنایتکار محلی قرار می دهد، کلین مجبور می شود با خشونت گذشته اش آشتی کند.
اقتباسی از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت درباره پسر یک خاندان سلطنتی که محافظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتیترین عنصر کهکشان، به او سپرده شده است.
زندگی در تونل برای سه دوست قدیمی به خوبی پیش میرود تا اینکه آنها با یک مامور قطار روبهرو میشوند که زن بسیار سختگیری است و نامهی تخلیه تونل را دارد.
یک راننده کامیون سعی می کند با کشتن زنانی که او را به یاد همسر سابقش می اندازند، دوباره با خانواده اش ارتباط برقرار کند.
یک گیاه شناس جوان به نام الی برای مطالعه یک گونه گیاهی مهاجم به شهر کوچک و بیابانی نقل مکان می کند. اما پس از سقوط یک هواپیمای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی او، توسط سرنشین هواپیما ربوده شده و باید برای نجات جانش بجنگد...
لوکاس در مهدکودکی در یکی از شهرهای کوچک دانمارک کار میکند و از محبوبیت زیادی میان مردم برخوردار است. او به تازگی از همسر خود جدا شده است و تلاش میکند تا سرپرستی پسر نوجوان خود را به دست آورد اما…
یک خانواده فقیر، یک فرد مضطرب و یک صاحبخانه ناامید در دورههای مختلف زمانی، همگی یه یک خانه مرموز و عجیب گره خوردهاند و…
زمستان، 1843. یک زن جوان به دنبال مرگ مرموز مادرسالار خانواده اش تحت بازجویی قرار دارد. یادآوری او از وقایع، نور جدیدی را بر نیروهای بی سن پشت این تراژدی می افکند.
یک دزدی ناموفق نشان می دهد که یک خبرچین پلیس است و فشار در یک انبار افزایش می یابد. وقتی بازماندگان - آقای وایت کهنه کار، آقای نارنجی تازه وارد، آقای بلوند آزاد شده روان پریش، آقای پینک راسوی دعواگر و آقای نایس گای ادی - بازماندگان خشونت به بار می آورند.