در مجموع 327 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 327 فیلم و سریال یافت شد.
پس از یک تراژدی خانوادگی، لی فونگ، اعجوبه کونگ فو، از خانهاش در پکن آواره و مجبور میشود به همراه مادرش به نیویورک نقل مکان کند. وقتی یک دوست جدید به کمک او نیاز دارد، لی وارد یک مسابقه کاراته میشود - اما مهارتهای او به تنهایی کافی نیست. آقای هان، معلم کونگ فوی لی، از دنیل لاروسو، کاراتهباز حرفهای، کمک میخواهد و لی روش جدیدی برای مبارزه میآموزد و دو سبک خود را در یک سبک برای رویارویی نهایی هنرهای رزمی ادغام میکند.
آخرین ضربه روحی او چه خواهد بود؟ یک روز به شدت بد، یک مادر مجرد سختکوش را به نقطه شکست و ناامیدی تکاندهندهای میرساند.
مادری که جان دخترش در خطر است، از گروه خلافکار سابقش کمک میگیرد تا بافت شوهرش را از یک زندان فوق امنیتی پس بگیرند.
در لسآنجلس سال 1967، مادری بیوه همراه با دو دخترش برای رونق بخشیدن به کسبوکار فریبکارانه احضار ارواح، ترفند جدیدی را به کار میگیرند؛ اما ناخواسته شر واقعی را به خانه خود دعوت میکنند. زمانی که روحی بیرحم جسم دختر کوچکتر را تسخیر میکند، این خانواده کوچک با ترسهایی غیرقابل تصور روبهرو میشوند تا دختر را نجات داده و این موجود شریر را به دنیای دیگر بازگردانند.
مادری مجرد، ساعتهای طولانی در روز کار میکند تا بتواند دختر بیمار خود را در بیمارستان نگه دارد. روزی، مردی مرموز به درِ خانهاش میآید و به او پیشنهاد میدهد که در ازای مبلغی قابلتوجه، در ترجمهی یک کتاب باستانی همکاری کند.
بهخاطر مشکلات مالی، خانواده ییلماز به خانه مادربزرگشان، سعدت، نقلمکان میکنند. اما سعدت آنطور که فکر میکردند تنها زندگی نمیکند. خانه قدیمی سعدت که همزمان مزار همسر مرحومش هم هست، محل سکونت موجوداتی از بعد دیگری است. و این موجودات هیچکس را در خانه نمیخواهند جز خود سعدت.
پس از مرگ ناگهانی مادربزرگ دورافتادهاش، طوفان برفی رزاریو را در کنار جسد او محبوس میکند و در همین حال نیروهای فراطبیعی تاریک شروع به حمله به او میکنند.
پس از از دست دادن مادر عزیزش، مردی همه چیز را به خطر میاندازد تا به افتخار او یک رستوران ایتالیایی راهاندازی کند؛ جایی که آشپزهای آن نُنّاها — یعنی مادربزرگهای واقعی — هستند.
ویولت، مادری بیوه که پس از سالها برای اولین بار قرار ملاقات دارد، به رستورانی مجلل میرود و با دیدن هنری، مردی جذابتر و خوشبرخوردتر از حد انتظارش، احساس آرامش میکند. اما این ارتباط شیرین بهتدریج رو به تلخی میگذارد، چرا که ویولت با پیامهای ناشناس و آزاردهندهای که روی گوشیاش ظاهر میشوند، ابتدا عصبی و سپس وحشتزده میشود.
پس از مرگ مادرش، الکس متوجه میشود که برای دریافت ارثیه باید فهرستی از آرزوهای دوران کودکیاش را که سالها پیش نوشته، عملی کند. در مسیر انجام این چالشها، او با گذشتهی خود روبهرو شده، روابط جدیدی را تجربه میکند و به درک عمیقتری از زندگی و خودش میرسد. این سفر، الکس را وادار میکند تا رویاهای فراموششدهاش را دوباره زنده کند و معنای واقعی خوشبختی را کشف کند.