در مجموع 557 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 557 فیلم و سریال یافت شد.
محترم و اسماعیل، مطابق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته میشوند تا در جوانی با هم ازدواج کنند. والدین محترم، هنگام به دنیا آمدن محترم و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند. در تابستان 1342، شایعهای راجع به زلزلهٔ تهران بر سرِ زبانها میافتد. شهر تخلیه میشود. محترم در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت، شبحی را بر بام خانهشان میبیند و دقایقی بعد در چندمتری خود در آشپزخانه با شبح روبهرو میشود که با صدایی وحشتناک به سوی او میآید. آنچنان هراس وجودش را دربرمیگیرد که ابتدا یارای حرکت ندارد و بعد….
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعه گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست دادهاست، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود و…
مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خریداری یک خانه بچههایش را از دردسرهای صاحب خانهشان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه که بیرون از شهر زندگی میکند و نمیخواهد آنها روی آرامش به خود ببینند.
فیلم داستان زندگی مردی نویسنده است که از بیماری وسواس رنج می برد. او با وجود مهربانی ها و حسن خلقی که دارد نمی تواند به خاطر این بیماری با دیگران ارتباط برقرار کند. مجید قریب مترجم کتابهای رمان فرانسوی است. او که از بیماری وسواس رنج میبرد، قرار است در آغاز ترم جدید، میزبان دختر برادرش، پری باشد. با ورود پری به زندگیاش، درگیریهایی بین او و مجید روی میدهد. همزمان، معلم زبان پری نیز پا به خانه مجید میگذارد و حوادث جدیدی را رقم میزند.
حسین عطاردی با همسرش، فخری و پسرش، در خانهٔ قدیمی پدر زندگی میکند. او و همسرش کارمند بانک اند. فخری با تهیهٔ وام مسکن به اصرار به حسین میقبولاند که خانهٔ پدری را بفروشند و در یک مجتمع آپارتمانی، در حومهٔ شهر ساکن شوند. پدربزرگ مخالف است. آنها به منظور فروش خانه، پدربزرگ را به آسایشگاه سالمندان میسپارند و ..
منصور مرد جوانی است که به همراه عزیز و مادرش درخانه ای زندگی سختی می گذرانند . پدرمنصور مردی بود قوی هیکل و درشت اندام که رشته پهلوانی را برگزیده بود و با انجام نمایشهای قدرتی گذران زندگی می کردند اما روزی درحین انجام نمایش دچار ایست قلبی می شود..
«علی نقی» پس از سال ها دوری از ایران به کشورش باز می گردد تا ماجرای کهنه ی عشق اول خود را به سرانجام برساند او در پی اثبات وقایع گذشته و برای اجرای نقشه هایش با رضا همراه می شود …
فیلم روزهای آشفته من (My Wretched Days) رضا جوانی است که به خاطر این که برایش پاپوش دوخته اند هفت سال را در زندان می گذراند و بعد از آزادی به خانه باز می گردد و به سراغ کسانی می رود که برایش پاپوش دوخته اند ...
سمانه ،طلعت و محسن خواهر و برادر هستند . طلعت ازدواج کرده و با همسرش اختلافات زیادی دارد . سمانه پشت کنکوری است و محسن هم بیکار است . سمانه و محسن با مادرشان زندگی میکنند.مادر با وجود بیماری سخت هم در بیمارستان آشپزی می کند و هم در خانه لباس می دوزد تا خرج بچه ها یش را بدهد اما ....
رسول، کارمند بانک، با زنی به نام بتول و پسرش تصادف می کند و وقتی آنها را به بیمارستان می رساند متوجه می شود که زن دچار فراموشی شده. زهره همسر رسول، به بیمارستان می آید و از زن مراقبت می کند. زهره و بتول با هم صمیمی می شوند و چون بتول کسی را ندارد او را به خانه رسول می برند. زهره پس از مدتی از حضور او معذب می شود و از رسول می خواهد تکلیف او را روشن کند..