
پس از مرگ ناگهانی پسرش روحیت در یک تصادف رانندگی، دکتر رانویر ماهورتا از تنها دخترش ریتا بسیار مراقبت می کند.ریتا در کالج با آریان برخورد کرده و عاشق او می شود. اما دکتر مالهوترا که به شدت مواظب دخترش است ، در مورد آریان شروع به تحقیق می کند
راجا پسر جوانی است که همراه پدر فقیرش زندگی شادی دارد. اما در گذشته اتفاقی غم انگیز برای این پدر و پسر افتاده که هر سال در جشن «دیوالی» خاطره تلخ آن برایشان زنده می شود. راجا که مردی ثروتمند را مقصر آن حادثه می داند، تصمیم گرفته هیچ وقت زیر بار ظلم نرود…
یک بانکدار به نام ویجی سینگ قصد دارد تا یک سرقت بزرگ از بانک انجام دهد او تصمیم میگیرد برای این کار از چند نابینا استفاده کند و…
پسری منزوی و تنها به نام اولیور پس از مرگ ناگهانی مادرش، تلاش میکند تا دوستانی جدید پیدا کند. اما اولیور به زودی با موجوداتی ترسناک روبرو میشود که او را به سمت ماجراهایی ناگوار هدایت میکنند. حال اولیور تلاش میکند این راز را از همسایهها، همکلاسیها و مددکاران اجتماعی پنهان کند اما…
کلاهبرداری به نام جیسون دراک براون از طریق مجموعهای از کلاهبرداریها به ثروت دست پیدا میکند. در این میان یک مامور ویژه افبیآی به نام لنس لیزینگ مصمم است هر طور شده براون را دستگیر کند اما هنگامی که سرمایه براون به اتمام میرسد، او پیچیدهترین نقشه خود را طراحی میکند و…
پدر و دختری که خانهشان در حال تخریب است، توسط یک زوج خطرناک که به دنبال اموال پنهان در خانه آنها هستند، گروگان گرفته میشوند. حال این پدر و دختر با هم متحد شده تا از چنگال اسیرکنندگان خود فرار کنند اما…
گروهی از افراد معروف در فضای مجازی به عمارت یک میلیاردر منزوی دعوت میشوند. اما آنها به زودی متوجه میشوند در خانه یک خون آشام شیطانی به دام افتاده و تنها راه نجاتشان یک گیمر آنلاین معروف و یک شکارچی خون آشام قدیمی به نام الیوت جونز است که…
سفر طولانی و پر پیچ و خم برادران الریک سرانجام به پایان رسیده است، جایی که آنها باید با یک تهدید فراطبیعی و خطرناک روبرو شوند و…
همانطور که راکیت تلاش می کند بفهمد چرا مادرش به خانه نمی آید، با پدرش بوش تعطیلات جادویی را آغاز می کند تا متوجه شود که آنها واقعاً از قانون فرار می کنند. راکیت با Ash Ash یک همروح و سپس عشق نوجوان پیدا میکند، اما این اقیانوس است که به او امنیت و آرامشی میدهد که از پدر و مادرش آرزویش را دارد. در نهایت راکیت پسری است که توسط طبیعت پرورش یافته و نگهداری می شود.
لورل و هاردی به تازگی یک مغازه تعمیرات الکتریکی راه اندازی کرده اند، اما با زن و مردی که در مجاورت آنها صاحب فروشگاهی می باشند به مشکل بر می خورند…