داستان از آنجا شروع می شود که سه نوجوان برای تحصیلات مهندسی خود به بنگلور می آیند و با سالمندان درگیر می شوند. آنها یک گانگستر محلی به نام رنگا را پیدا می کنند تا به آنها کمک کند انتقام بگیرند. اتفاقات پس از ملاقات با او، آنها را به سفری می برد که در ابتدا یک رویا به نظر می رسید اما خیلی زود به یک کابوس تبدیل شد.
مکانی خیالی به نام انجانادری که در آن قهرمان داستان قدرت هانومان را بدست می آورد و برای انجانادری می جنگد.
چندین نسل در آینده پس از سلطنت سزار، میمون ها اکنون گونه غالب هستند و به طور هماهنگ زندگی می کنند در حالی که انسان ها به زندگی در سایه ها تقلیل یافته اند. در حالی که یک رهبر میمون ظالم جدید امپراتوری خود را می سازد، یک میمون جوان سفری دلخراش را انجام می دهد که باعث می شود همه چیزهایی را که در مورد گذشته می دانسته زیر سوال ببرد و انتخاب هایی انجام دهد که آینده ای را برای میمون ها و انسان ها مشخص می کند.
کاکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت. برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای، اژدهای سیاه افسانه ای، پرنسس نینی، رئیس باراگون و براتی بیرلی با کاکا متحد می شوند تا از سرزمین خود دفاع کنند. آنها در سرزمینهای ممنوعه، دنیای زیرزمینی و جهان موازی، با گلهای گوشتخوار و موجودات سنگی مبارزه میکنند. با وجود خطرات، جوانان هیچ ترسی نشان نمی دهند. آنها مصمم هستند تا نیروهای تاریک را از سرزمین خود بیرون کنند.
طرفداران پایان دادن به بی خانمانی، یک تورنمنت سالانه برای افراد بی خانمان ترتیب می دهند تا در یک سری مسابقات فوتبال به نام جام جهانی بی خانمان ها شرکت کنند.
قسمت بیستم منتشر شد.
آمرلی داستان عاشقانه یک خبرنگار عراقی برای یافتن راز زندگیاش در یک موقعیت جنگی است…
معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شدهاست.
پس از اینکه گروهی از مجرمان بالقوه دختر بالرین 12 ساله یک شخصیت قدرتمند دنیای اموات را ربودند، تنها کاری که باید انجام دهند تا 50 میلیون دلار باج بگیرند این است که یک شبه دختر را تماشا کنند. در یک عمارت منزوی، اسیرکنندگان یک به یک شروع به کم شدن میکنند و با وحشت فزایندهای متوجه میشوند که بدون هیچ دختر بچه معمولی در داخل قفل شدهاند.
وقتی پنج زن در یک پیادهروی شرکتی شرکت میکنند و تنها چهار نفر از آن طرف بیرون میآیند، ماموران فدرال آرون فالک و کارمن کوپر به اعماق رشتهکوههای ویکتوریا میروند تا به امید یافتن آلیس راسل، خبرچین افشاگرشان، تحقیق کنند. زنده.
هنگامی که شهردار هامدینگر گربه ربات خود میو میو را به یک تهدید فلز خوار به اندازه ببر تبدیل می کند، گشت PAW از بسته گربه برای متوقف کردن موجود کمک می خواهد.