یک گربه سیاه که موشها به آن میگفتند «اسمشو نبر» به شهر موشها حمله میکرد. به خاطر همین موشها به یک شهر دیگر میروند. قرار میشود پدرها و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها هم با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر را انتخاب میکنند..
سیاه باز که موضوعی اجتماعی دارد، به موضوع بیت کوین می پردازد. این فیلم روایت شخصیست که در بیت کوین فعالیت دارد. فعالیت او باعث می شود ناخواسته وارد ماجراهایی شود که زندگیش تغییر می کند.
يك دانشمند روسي قرار است با يك مأمور آمريكايي ملاقات كند. با دخالت مأموران كا.گ .ب اين قرار به هم ميخورد و دانشمند روسي متواري ميشود. او قصد دارد از طريق ايران خود را به آبهاي خليج فارس برساند. از يك سو مأموران «سيا» به دنبال او هستند. از سوي ديگر مأموران ويژه ايران از ماجرا آگاه شده و وارد عمل ميشوند و...
در دوران کنونی که نسل جدید می کوشد به آرزوهایی چون پول، شهرت و جایگاه اجتماعی بهتر دست پیدا کند، وحید نیز در راه دستیابی به آرزوهایش تلاش می کند و چیزی برای از دست دادن ندارد. وحید، رها و آرمان را نیز هم مسیر می کند، ناآگاه از سرنوشتی که بدلیل ماجراجویی هایشان در فضای مجازی، با آن رو در رو می شوند...
گروهی از افسران مستقر در یک مخفیگاه فوق سری باید برای جان خود با “هچت” یک زندانی درجه بالای تروریست و باهوش، مبارزه کنند
در فیلم دوازده ساعت شیفت در سال هزار و نهصد و نود و نه و در طی یک شیفت دوازده ساعته در بیمارستانی واقع در آرکانزاس، یک پرستار معتاد که پسر عمویش طراح اصلی و گروهی از خلافکاران تجارت اعضای بدن در بازار سیاه هستند، دزدی ای را شروع می کنند که منجر به...
داستان فیلم در مورد مردی است که پس از زنده ماندن در یک سانحه ی دلخراش رانندگی برای به دست آوردن حافظه ی خود تلاش می کند. اما…
رودولف گربهای سیاه رنگ، به طور ناگهانی از استادش جدا میشود و با کامیونی به شهر توکیو برده میشود. در آنجا او با گربه ای قدرتمند روبرو میشود که همه از او میترسند. “رودولف” که دیگر امیدی به بازگشت ندارد، زندگی جدیدی را با این گربه خشن شروع میکند و…
یک پلیس مخفی به نام آشوک چاکراوارتی، درگیر نبرد با جنایتکارانی میشود که میخواهند یک جعبه سیاه را بدست آورند. شواهد امر نشان میدهد که جعبه سیاه مورد نظر، قادر به باز کردن قفسهای است که گنجینههای گرانبهایی را در خود جای دادهاست و...
در "شهر گنج" زندگی می تواند آرام یا خشن باشد. این واقعیت برای دو قهرمان قصه، "سیاه" و "سفید"، دو کودک خیابانی کاملا صادق است. اما در این شهر نیروهای شیطانی خطرناکی زندگی می کنند و...