گرو که به همراه سه دختر کوچکش زندگی ای جدید با لوسی آغاز کرده است، او که قبلا شرارت را کنار گذاشته است، حال به کمک لوسی آمده و به عنوان یک کارگاه در پی بازداشت افراد خلافکار است. این بار فرد جدید به نام بالتازار برت، یک الماس گران قیمت را ربوده است که موجب ایجاد دردسرهای زیادی برای گرو می شود. از طرفی دیگر مینیون ها دلشان برای انجام کارهای شرارت آمیز تنگ شده است و قصد دارند شورش کنند و همانند گذشته، در دنیای شرارت دست داشته باشند ولی در همین زمان است که گرو، برادرش «درو» را پیدا میکند و …
یک میمون و عصای مبارزه جادوییاش باید در تلاشی حماسی در مقابل شیاطین، اژدهایان و بزرگترین دشمنش یعنی نفس خود قرار بگیرد. در این مسیر میمون با دختری روستایی روبرو میشود که او را به چالش کشیده و نشان میدهد که حتی کوچکترین حوادث نیز میتوانند تاثیر بزرگی بر جهان داشته باشند و…
درباره یک دوره انتخابات مجلس است. دکتر مشرفی هدایت هاشمی یکی از کاندید های مجلس است. مشاور او لطیف امیر جعفری باید هر ماه بابت مهریه همسر سابق خود رؤیا بهاره رهنما دو سکه به او بدهد. همین دو سکه باعث شروع دردسرهای مختلف برای او و مشرفی می شود.
عقاب کوچک گلدبیک که در میان مرغ بزرگ شده و توسط مادر خوانده و خواهرش راچت پناه گرفته است، فکر می کند که نمی تواند پرواز کند، یا حداقل به او گفته شده است. گلدبیک و خواهرش که مشتاق شناخته شدن و یادگیری نحوه پرواز هستند، وارد ماجراجویی در شهر پرندگان می شوند تا معمای تولد او را حل کنند.
در روز عید کریسمس، مردی شاهد مرگ پسر کوچکش در تیرباران بین دو دارودسته خلافکار است. او که به خاطر یک جراحت صدایش را از دست داده، قدم در مسیر خونبار انتقام می گذارد.
قسمت دوم به تلاش پرشور قهرمان ما لائورا برای کشف ناپدید شدن یک زیست شناس جوان با استعداد از شهر کوچک استانی پس از رابطه پرشور او با یک مرد ادامه می دهد.
وقتی در روز عید کریسمس دیمین وین در عمارت وین تنها می ماند، خودش را تبدیل به بتمن کوچک می کند تا از خانه اش و شهر گاتهام دربرابر تبهکاران ایام تعطیلات محافظت کند.
موک سول هی توانایی خاصی دارد که به او اجازه میدهد تا تشخیص دهد که آیا مردم دروغ میگویند یا نه! او از توانایی خود متنفر است و آن را یک نفرین میداند، به همین دلیل نمیتواند به کسی اعتماد کند. موک سول هی به زودی با یک مظنون به قتل روبرو میشود که اصرار دارد بی گناه است، اما هیچکس حرفهای او را باور نمیکند و…
دختر نوجوانی به همراه خواهر کوچکترش هنوز سوگوار مرگ ناگوار مادرشان هستند که نیروی شروری قدم به خانه آن ها می گذارد و از وحشت و اندوه آن ها تغذیه می کند.
کای و گردا در شهری آرام و دنج زندگی میکنند اما ناگهان ارواح یخی از راه رسیده تا همه را منجمد کنند. در این میان یک جادوگر کوچک به نام آیلا ظاهر شده تا به کای و گردا کمک کند. حال آنها همراه با هم به دنیای جادویی سرزمین آینهها سفر میکنند تا مردم شهر را نجات دهند اما…