ملودی بروکس دانشآموز کلاس ششم است که به دلیل فلج مغزی، از صدا کردن مستقیم عاجز بوده و از ویلچر استفاده میکند. او با کمک فناوریهای کمکی و حمایت بیدریغ دوستانش، ثابت میکند که چیزی که برای گفتن دارد مهمتر از نحوه بیان آن است.
یک سرآشپز نوظهور و زنی که بهتازگی طلاق گرفته است، با یک برخورد اتفاقی مسیر زندگیشان برای همیشه تغییر میکند. این آغاز یک داستان عاشقانه عمیق و تأثیرگذار است که دههها را در بر میگیرد.
یتیمی که از میان زبالهها نجات یافته است، در حومهای از گوا که تحت کنترل باند مواد مخدر قرار دارد، به برادر بزرگترش دل میبندد. هر دو به فوتبالیستهای ستاره تبدیل میشوند، اما مرگ مشکوک مادرشان، تهدیدی برای جداییشان ایجاد میکند.
در روستای اسرارآمیز ماهندراگیری، معبد بستهشده شیوا به کانون وقایعی مرموز تبدیل میشود. بهیما، پلیس شجاع و پرانرژی، مأمور میشود تا رازهای تاریکی که در سایههای این روستا پنهان است را کشف کند. او در این مسیر، با چالشهای فراطبیعی روبهرو میشود و با کمک ارواح، حقیقت شومی را که پشت این حوادث عجیب نهفته است، آشکار میکند.
نگهبان کامیون زرهی جیمز برودی با پسرش کیسی در حال حمل میلیونها دلار بین بانکها است، زمانی که تیمی از دزدان به رهبری روک نقشه تصاحب کامیون آنها را برای تصرف ثروتها طراحی میکنند. پس از یک تعقیب و گریز خشونتآمیز با ماشین، روک به زودی کامیون زرهی را محاصره کرده و جیمز و کیسی خود را در یک پل فرسوده گرفتار میبینند.
وسنت و آرانیا، یک زوج، به خانهای ردیفی و آرام نقلمکان میکنند و به دنبال آرامش و خلوت هستند. اما یک طوفان شدید آنها را در خانه گیر میاندازد و اختلالات ماورایی نگرانکنندهای شروع به رخ دادن میکند که ازدواجشان را به خطر میاندازد. وسنت باید حقیقت پشت این وقایع ماورایی را کشف کند، قبل از اینکه همه چیز از هم بپاشد.
داستان ماجراجوییهای الیان، شاهزاده خانم مصمم، را دنبال میکند که پس از اینکه یک طلسم مرموز پدر و مادرش، پادشاه و ملکه لومبریا، را به هیولا تبدیل میکند، باید برای نجات خانواده و پادشاهیاش در یک مأموریت جسورانه شرکت کند.
دو فیکسر حرفهای به نامهای جک (با بازی جرج کلونی) و نیک (با بازی برد پیت) که پس از وقوع جرم، اقدام به پاککردن و از بین بردن سرنخها میکنند، برای سرپوش گذاشتن بر روی یک جنایت پیچیده و خطرناک استخدام میشوند. اما زمانی که وقوع حوادث غیرمنتظره همه چیز را از کنترل خارج میکند، این دو که خود را گرگهای تنها میدانند، مجبور به همکاری با یکدیگر میشوند و…
دختری به نام سپیده تصمیم دارد با دوست برادرش کیومرث ازدواج کند. او همراه نامزدش کیومرث و بردارش چنگیز برای خرید حلقه ازدواج به یک طلا فروشی میروند. آنها با شوق مشغول انتخاب حلقه هستند که در میان بهت همه، چنگیز اسلحه میکشد و صاحب طلافروشی را وادار میکند محتویات گاوصندوق و همه طلاها را داخل ساکی بریزد. با مقاومت طلافروش، چنگیز به او شلیک میکند.
یک کرکس ماجراجو به نام کندوریتو، برای نجات مادرزن آینده اش و جلوگیری از نابودی سیاره زمین به دست یک موجود فضایی شرور، همراه با یکی از بستگان نزدیکش عازم سفری ماجراجویانه و حماسی می شود و...