
شرکت ساعتسازی لویی بو، بوتیک معتبر ساعت در هنگکنگ، رازی هیجانانگیز را در دل خود پنهان کرده است — این مکان در واقع مرکز اصلی خرید و فروش ساعتهای سرقتی است. تحت فرماندهی سرد و بیاحساس «عمو»، تیمی بیباک گرد هم آمدهاند: یک دزد جسور، متخصص مواد منفجره، نابغهی باز کردن قفل، و یک کارشناس ساعتهای لوکس. هدف آنها؟ توکیو؛ جایی که قصد دارند سه ساعت فوقلوکس را به سرقت ببرند.
برای بهدست آوردن دوبارهی شهرت، بدشانسترین مأمور، خرس بککوم، مخفیانه وارد مأموریت مریخ شد. اما بهطور غیرمنتظرهای وارد دنیایی اسرارآمیز در مریخ شد و با هیولای مریخیای که قصد داشت دستگیرش کند، دوست شد. اکنون، میان افتخار یک مأمور و دوستی، با آزمونی بیسابقه روبهرو خواهد شد.
گریس زنی مذهبی است که در خانهای قدیمی زندگی میکند. این خانه همیشه تاریک نگه داشته میشود، زیرا دو فرزند او، آن و نیکلاس، به طور نادری به نور حساس هستند. وقتی خانواده کمکم به این شک میافتند که خانهشان تسخیر شده، گریس با تمام وجود تلاش میکند تا در برابر رویدادهای عجیب و رؤیاهای نگرانکننده، از فرزندانش محافظت کند.
دلقکی دیوانه به نام آرت، در شب هالووین، سه دختر جوان و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد، وحشتزده میکند.
پس از وقوع یک تراژدی غیرمنتظره، مالکوم کرو، روانشناس کودک، با پسربچهای نه ساله به نام کول سیر آشنا میشود؛ پسری که رازی تاریک را در دل پنهان کرده است.
در جریان مجموعهای از رویاروییهای فزاینده، دیوید دان، نگهبان امنیتی سابق، از تواناییهای ماورایی خود برای پیدا کردن کوین وندل کرامب ـ مردی آشفته با بیستوچهار شخصیت متفاوت ـ استفاده میکند. در همین حال، الایجا پرایس با حضوری مرموز ظاهر میشود؛ کسی که نقش کارگردان پشت پرده را دارد و رازهایی حیاتی درباره هر دوی آنها در دل خود پنهان کرده است.
زندگی کارل مثل ساعت دقیق و منظم پیش میرود: هر روز از خانهای به خانه دیگر میرود و برای چند مشتری وفادارش کتاب میبرد. او سلیقهی هرکدام را میداند و با دقت داستانی را انتخاب میکند که دقیقاً مناسب آنها باشد. اما این زندگی منظم و پیشبینیپذیر، با ورود دختربچهای شاد و 9 ساله به نام شاشا
تحت فرماندهی چنگیزخان، ارتش مغول به سمت غرب پیشروی میکند تا سلسله جین را نابود کند و سپس چشم به سلسله سونگ میدوزد. در میان درگیریهای داخلی بین مکاتب هنرهای رزمی، گوا جینگ جنگجویان دشتهای مرکزی را متحد میکند تا از شیانگیانگ دفاع کنند و شجاعت و وفاداری را در نبرد برای ملت به نمایش میگذارد.
آبریل برای نجات مزرعه خانوادگیاش از فروش به نامزد سابقش به آرژانتین میرود. اما زمانی که تهدیدهای بیرونی مزرعه را در خطر میاندازند، آن دو مجبور میشوند با هم متحد شوند — و در این میان، شعله عشق میانشان دوباره روشن میشود.
داستان در دهه 1920 در تیانجین، شمال چین میگذرد و بر رقابت میان پسر یک استاد هنرهای رزمی و برجستهترین شاگرد او تمرکز دارد. پس از مرگ استاد پیر، این دو برای به دست آوردن کنترل آکادمی مشهور هنرهای رزمی او روبهروی هم قرار میگیرند. اما به جای رعایت قانون حل اختلافات پشت درهای بسته، جنگ خود را به خیابانها میبرند.