داستان از این قرار است که یک مسافر از راه رسیده میخواهد به هتل تراتسیلوانیا برود.رئیس هتل در تلاش برای راضی نگه داشتن او از این هتل است. اما این راضی کردن بهای سنگینی برای او دارد و او باید سعی در برآورده کردن کل نیازهای او داشته باشد که
از دلانی ها پیروی کنید، که از بیرون به نظر می رسد خانواده ای راضی و غبطه ور هستند. جوی و استن مربیان سابق تنیس والدین چهار فرزند بزرگسال هستند. بعد از پنجاه سال ازدواج، بالاخره آکادمی تنیس معروف خود را فروختند و آماده شدند
ناصر ایزدی (رضا عطاران) معلمی است که چندی پیش مقدار زیادی پول پیدا کرده و آن را به صاحبش تحویل دادهاست. او به برنامههای مختلف تلویزیونی دعوت میشود تا در مورد این فداکاری توضیح دهد و بسیار مشهور شدهاست. یک روز با او تماس میگیرند و میگویند به خاطر کار خیری که کرده برنده سفر به برزیل شده و تمام هزینههای سفر او را آژانس تعطیلات رؤیایی میپردازد. ناصر که به ظاهر فردی پایبند به اصول شریعت اسلام است راضی به این سفر نیست و آن را مناسب نمیداند اما با اصرار همسرش قبول میکند تا به برزیل برود و…
در سال 1971 در جریان جنگ هند و پاکستان دختری بیست ساله به نام سهمت (آلیا بات) به در خواست پدرش تصمیم میگیرد کالج را رها کرده و...
دو فضانورد که فکر می کنند برای همیشه در فضا گم شده اند، عاشق می شوند و از زندگی منزوی خود راضی می شوند، اما ناگهان باید به زمین بازگردند...
دو خواهر تلاش میکنند تا عمه شان را که مریض لاعلاج هست را راضی کنند ، به این امید که بتوانند از املاک او بهره ببرند ، اما متوجه میشوند که بقیه اعضای خانواده طمع کارشان نیز همین ایده را دارند و…
سوندار و لیلا به یکدیگر علاقه مند هستند و تصمیم دارند تا با یکدیگر ازدواج کنند، اما برای راضی کردن والدین خود راه سختی را در پیش دارند و...
وزیر پارلمانی جیمز وایت هاوس از زندگی مشترک خود راضی است و خانواده ای دوست داشتنی دارد، تا اینکه رازی رسواکننده سر باز می کند.
قسمت بیست و چهارذم (قسمت آخر) منتشر شد.
لیلی که اتفاقات شوم زمان کودکیاش را ناشی از نفرینی کهن میداند، از طریق کتابی مرموز در مییابد که او و خانوادهاش تاکنون در زمان و مکانهای موازی بسیاری زیستهاند و اکنون «نوبت لیلی» است تا با رمزگشایی از کتاب و یافتن تابلوی ارزشمند نیاکانش دست به انتخابی بزند که به تمام این زندگیهای زیسته معنا بدهد...
منیره و بابک زن و شوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید میآورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک میکند و...