خلاصه داستان شریک جرم: میترا وکیل خوشنامی است که روزی در دفترش یک جنایت رخ می دهد. بنابراین او مجبور می شود برای دفاع از خود تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند و در این راه با دردسرهایی روبرو میشود که حتی شغلش را نیز به خطر می اندازد..
یک چوپان برای رهایی از نفرینی که مانع ازدواج او شده، به یک زن جادوگر روی میآورد. جادوگر به جای کمک مستقیم، او را با مجموعهای از وظایف غیرممکن مواجه میکند. مرد باید با انجام این کارهای دشوار و مواجه شدن با چالشهای بزرگ، طلسم را بشکند و در این مسیر، از خود و تواناییهایش بیشتر از آنچه که تصور میکرد، کشف کند.
آبنوس جکسون، مادر مجردی که در حال مبارزه با شیاطین شخصی خود است، خانواده خود را برای شروعی تازه به خانه جدیدی منتقل می کند. اما زمانی که اتفاقات عجیب در داخل خانه مشکوک به خدمات حفاظت از کودکان را افزایش می دهد و خانواده را از هم می پاشد، آبنوس به زودی خود را درگیر نبردی برای زندگی و روح فرزندانش می بیند.
دن چیس چند دهه است که از سازمان سیا بیرون آمده و در خفا زندگی میکند تا اینکه قاتلی از راه میرسد و چیس را دوباره مجبور بهانجام کارهایی میکند که دوست ندارد؛ این پیرمردِ کارکشته میفهمد که آینده و گذشتهٔ او بهم گره خورده است و چارهای جز بازگشت، پیش پای خود نمیبیند.
لطیف میخواهد به صورت واقعی با بهار ازدواج کند و خانواده لطیف برای خواستگاری بهار به تهران می آیند. در این اوضاع بچه ای در ماشین لطیف پیدا می شود و آنها را برای ازدواج، دچار دردسرهایی می کند...
کارگر یک مغازه زندگی اش را از نو شروع می کند و نشان می دهد با هوش و استعداد چه کارهایی می توان انجام داد.
ونسا که پس از از دست دادن فرزندش غمگین است، به خانهای در دریاچه پناه میبرد تا با انحراف خود از یک جهان موازی مواجه شود و متوجه میشود که دروازههای چندجهانی کلید رهایی از غم او یا به دام انداختن او برای همیشه است.
سرنوشت یک نوجوان نابینای فرانسوی به نام ماری لور و یک سرباز آلمانی به نام ورنر در فرانسه اشغالی در مسیر هم قرار می گیرد. حال هر دوی آنها تلاش میکنند از ویرانیهای جنگ جهانی دوم جان سالم به در ببرند و…
زن جوانی که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده شده است، با یک وکیل فاسد در یک ماجراجویی طوفانی در سراسر قاره ها فرار می کند. او فارغ از تعصبات زمانه خود، در هدف خود برای دفاع از برابری و رهایی استوار می شود.
قسمت شانزدهم منتشر شد.
وکیلی جوان به نام جانگ شین یو با یک نفرین چند صد ساله دست و پنجه نرم میکند. از طرفی دیگر لی هونگ جو یک کارمند ساده دولتی است که همیشه به عنوان فردی سختکوش شناخته میشود. در این میان او یک روز به صورت اتفاقی کتاب ممنوعهای را که 300 سال پیش به طور کامل مهر و موم شده، پیدا میکند. این کتاب در واقع کلید رهایی جانگ شین یو از نفرین چند صد ساله میباشد و…