
سال 1359، ستاد نیروی هوایی عراق که از اول جنگ با برتری هوایی ایران روبرو شدهاست و قریبالوقوع بودن شکست حصر آبادان را پیشبینی میکند، جهت حفاظت هواپیماهای استراتژیک خود تصمیم میگیرد آنها را به سه پایگاه بسیار دورافتاده، در نزدیکی مرز اردن، منتقل کند. در اسفند همین سال ستاد نیروی هوایی ایران در جلسات فوقالعادهای طرح بمباران این سه پایگاه را که به نام پایگاههای اچ3 مشخص شدهاند، مطرح میکند. طرح در ابتدا ناممکن و غیرعملی مینماید، اما در نهایت نقشهای متهورانه و بینظیر پیشنهاد میشود و در پی آن در سحرگاه 15 فروردین 1360 هشت فروند جنگندهی بمبافکن ایرانی جهت حمله به اچ3 به پرواز در میآیند.
قسمت ششم منتشر شد.
با الهام از حوادث واقعی روایت شده و در مورد یک پرواز خطوط هوایی هند است که در تاریخ 24 دسامبر سال 1999 میلادی در مسیر خود به دهلی توسط طالبان ربوده شد. در این میان جان صدها نفر در معرض خطر قرار گرفت و مسیر هواپیما به سمت شهر قندهار تحت کنترل طالبان، منحرف شد، اما…
خلبانان تی این و گیو سیک قرار است به گیمبو پرواز کنند. با راهنمایی مهماندار سوون، مسافران مشغول سوار شدن هستند. با این حال، اندکی پس از برخاستن، یک بمب دست ساز منفجر می شود و کابین را به هرج و مرج تبدیل می کند.
داستان فیلم Daddio 2023 درباره زنی جوان به نام گیرلی میباشد که پس از پرواز با هواپیما، تصمیم میگیرد با تاکسی فرودگاه به آپارتمان خود در منهتن بازگردد. در طول مسیر او با راننده تاکسی، کلارک، به طور غیرمنتظرهای در مورد موضوعات مختلف از جمله روابط گذشته و حال و از دست دادن و آسیبپذیری، صادقانه گفتگو میکند و…
در اولین ماموریت خود در ایر فورس وان، یک مامور سرویس مخفی تازه کار با آزمایش نهایی روبرو می شود که تروریست ها هواپیما را می ربایند که قصد دارند یک معامله انرژی محوری را از مسیر خارج کنند. با زندگی رئیس جمهور و بحران جهانی در خطر، شجاعت و مهارت های او در یک نبرد بی امان که می تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد به حد نهایی رسیده است.
پس از ربودن یک هواپیمای مسافربری توسط تروریست ها، یک سرباز خارج از وظیفه در هواپیما استراتژی ای برای شکست هواپیماربایان و اطمینان از بقای مسافران در هنگام از کار افتادن موتور طراحی می کند.
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.
این داستان ادامه داستان اخراجیها یک است. در اوایل فیلم عراقیها اقدام به کشتن مجروحین می کنند و اخراجیهای اسیر شده را به یک اردوگاه به سرپرستی رسول می برند. از طرف دیگر، خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ربودن هواپیما و نشاندن آن در عراق ایشان را ترغیب به اعطای درخواست پناهندگی به صدام حسین میکنند. مسافران که خانوادههای اخراجیها هم جزو آنها بودند، برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و سرود ای ایران را میخوانند.
برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...
یک هواپیمای جت به نام شوالیه به طور اتفاقی به عنوان یکی از شرکت کنندگان مسابقه هوایی دعوت می شود، او برای قهرمان شدن به یک مربی با سابقه نیاز دارد.