
در حالی که تا گردن در بدهی فرو رفتهاند، دو برادر نقشهای میکشند تا با فریب یک وارث ثروتمند، خانهشان در ناپل را نجات دهند اما عشق ناخواسته، خیلی زود همه چیز را پیچیده میکند.
خانم پووه، روزنامهنگاری سیاسی که به دلیل رسوایی به بخش فوتبال منتقل شده، مأمور میشود تا کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری در حال انجام را پوشش دهد. نامزد پیشتاز، وارث پنجاهساله یک خانواده قدرتمند فرانسوی و تازهکار در سیاست است. اما خانم پووه که گذشته نهچندان بیعیب این نامزد را به یاد دارد، وارد تحقیقاتی میشود که به همان اندازه که شگفتانگیز است، پرشور نیز میباشد.
موفاسا، توله شیری که گمشده و تنها است، با شیری دلسوز به نام تاکا آشنا میشود؛ وارث یک خاندان سلطنتی. این ملاقات تصادفی آغازگر سفری گسترده برای گروهی از طردشدگان است که در جستجوی سرنوشت خود هستند.
آلفونسو 11 ساله، وارث دن کیشوت، به همراه سه خرگوش خیالی و موسیقاییاش به پانچو و ویکتوریا میپیوندد تا شهر محبوب خود، لا مانچا، را از طوفانی عظیم نجات دهند.
بای آن، کارشناس امنیتی سابق، وارث جوان هی تینگ را ربوده و قصد دارد از او برای انتقام گرفتن از پدرش استفاده کند. با این حال، او به طور تصادفی او را از یک کشتار کارتل مواد مخدر نجات میدهد. با وجود سن کم، هی تینگ با ذکاوت، که اکنون تنها و بیاطلاع از سرنوشت پدرش است، پیشنهادی برای اتحاد با بای آن میدهد تا به جستجوی پدر گمشدهاش بپردازند. آنها با هم سفری غیرمنتظره را آغاز میکنند که انگیزهها و اعتماد آنها را به چالش میکشد.
عقل یک زن با استعداد فرصتی برای رهبری نیروی پلیس مخفی اروپا به ارمغان می آورد. اما نتیجه معکوس می دهد و همه چیز را برای او تمام می کند. پس از قتل در خانه اش و وارث ربوده شده، ناظر سابق او از یک پلیس کمک می گیرد تا او را بازگرداند.
جلسهٔ خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا میکند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دورۀ تخصصی دکترا را در پیش دارد، ولی...
یک مادر آمریکایی وارث امپراتوری مافیای پدربزرگش در ایتالیا میشود. حال او به عنوان سرپرست جدید کسبوکار خانوادگی، با هدایت مشاور شرکت، به طرز خندهداری انتظارات همه را نادیده میگیرد و…#/
دوبله فارسی منتشر شد.
در سال 60 میلادی جنگجویی به نام بودیکا در کنار همسرش پراسوتاگوس، بر قوم آی سینی حکومت میکنند. اما هنگامی که پراسوتاگوس به دست سربازان رومی کشته میشود، پادشاهی بودیکا بدون وارث مرد باقی مانده و رومیها زمین و دارایی او را تصرف میکنند. جال بودیکا که تا مرز جنون پیش رفته، مصمم به گرفتن انتقام مرگ شوهرش است. در نهایت او قبایل مختلف منطقه را گرد هم آورده و جنگی حماسی علیه امپراتوری قدرتمند روم به راه میاندازد اما…
ویرا یک اسلحه را از یک اسلحه خانه می دزدد، غافل از اینکه ارجان، وارث مغازه، او را تعقیب خواهد کرد. ارجان به ویرا تیراندازی و پرداخت هزینه اسلحه را یاد می دهد، اما ارجان عاشق او می شود. ویرا ارجان را به چالش می کشد و باعث ایجاد پیچ و تاب در رابطه آنها می شود.