یک کرکس ماجراجو به نام کندوریتو، برای نجات مادرزن آینده اش و جلوگیری از نابودی سیاره زمین به دست یک موجود فضایی شرور، همراه با یکی از بستگان نزدیکش عازم سفری ماجراجویانه و حماسی می شود و...
یونس راننده تاکسی کهنهکار، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوان بارداری کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست. پزشک و کارکنان بیمارستان پیشداوریهایی گوناگون دربارهٔ راننده و ارتباطش با زن دارند، اما در مقابل پرسشهای خود فقط با سکوت راننده روبرو میشوند.
داستان تخلیه معجزه آسای سربازان متفقین از بلژیک، بریتانیا، کانادا و فرانسه است که بین 26 مه و 4 ژوئن 1940 در طول جنگ جهانی دوم توسط ارتش آلمان از سواحل و بندر دانکرک قطع و محاصره شدند.
یک سال از بازگشت اسکار و میک میک از یک ماجراجویی باورنکردنی میگذرد. حال آنها پس از پیدا کردن اتفاقی یک بچه خرس گریزلی، وارد یک ماجراجویی تازه میشوند تا نقشههای شیطانی کرکس را خنثی کرده و بچه خرس را به مادر و پدرش تحویل دهند اما…
داستان فیلم درباره یک گروهبان پلیس است که به دنبال دستگیری شخصیت شرور و جنایتکاری به نام کاتاری کریشنا است…
سال 1940 میلادی در فرانسه یک فرمانده متوجه می شود یکی از زندانیانش به نام دنی قهرمان بوکس است، او دنی را مجبور به مبارزه برای مسابقات می کند و…
در فیلم انگاشته در دنیای گرگ و میش جاسوسی بین المللی ، یک عامل ناشناس سیا ، معروف به قهرمان داستان ، توسط یک سازمان مرموز به نام تنت جذب می شود تا در یک وظیفه جهانی که بیش از زمان واقعی انجام می شود شرکت کند. مأموریت: جلوگیری از شروع جنگ جهانی سوم از آندری ساتور ، یک الیگارشی لشکرکش روسی با توانایی های شناختی. قهرمان داستان به زودی بر مهارت وارونگی زمان به عنوان راهی برای مقابله با تهدیدهای پیش رو تسلط خواهد یافت.
«صفاری»، «جباری» و «ناصری» در یک آژانس مسکن کار می کنند و در برنامه خانه سازی فعالیت می نمایند. هر سه نفر در ثروت غرق شده اند. «صفاری» بی آنکه بداند دچار غده مغزی شده است. «شاهین» فرزندش می کوشد تا پدر سلامت خود را به دست آورد. «جباری» و «ناصری» در این فکر هستند که با مرگ «صفاری» ثروت بیشتری عایدشان خواهد شد و با خوشحالی در انتظار مرگ او هستند. «جباری» از روی سودجویی «شیرین»، دخترش را به عقد «شاهین» درمی آورد و...
دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...