قسمت هفتم منتشر شد.
ایوا که می خواهد هرطور شده انسان های دیگری پیدا کند، از راوندر کمک می خواهد؛ اما پیدا کردن اولین سرنخ واقعی برایش گران تمام می شود.
یک جفت موش برای سوار شدن به کشتی نوح تلاش می کنند: وینی، شاعر کاریزماتیک با ترس وحشتناک صحنه، و تیتو، یک گیتاریست با استعداد و جذاب. وقتی باران می آید، از هر گونه فقط یک نر و یک ماده مجاز به سوار شدن به کشتی نوح هستند. وینی و تیتو با کمک یک سوسک مبتکر و خوش شانسی سرنوشت، مخفیانه به کشتی می روند و با هم از رویارویی بین گوشتخواران کشتی جلوگیری می کنند. و گیاهخواران در تمام این مدت، حیوانات مجموعه ای از آهنگ های کلاسیک را با الهام از شاعر مشهور جهان، وینیسیوس د موراس اجرا می کنند. آیا این راهروهای با استعداد می توانند از موسیقی برای شکستن تنش استفاده کنند و به این موجودات کمک کنند که در 40 روز و 40 شب با هم زنده بمانند؟
در انیمیشن «من یک سگ برای کریسمس می خوام چارلی براون»، برادر کوچکتر لینوس و لوسی، ررون، برای کریسمس سگ میخواهد، و برادر اسنوپی، اسپایک، ممکن است پاسخگو باشد.
بودی و گروهش برای اجرای موسیقی، کوهستان اسنو را ترک می کنند زیرا آنها متوجه می شوند که شهرت مشکلاتی به همراه دارد…!
پس از اینکه پسر میمونی متوجه می شود رد سان و شاهزاده آیرون فن، پادشاه شیطان بول را از زندان آزاد کرده اند، عصای جادویی پادشاه میمون را می گیرد و راهی سفری پرماجرا می شود و...
فیلم داستان خانواده ای را روایت می کند که با هم یک نمایش عروسکی سیار را اجرا می کنند. این نمایش برای آنها منبع درآمد است و همچنین به آنها فرصت می دهد تا داستان ها را با دیگران به اشتراک بگذارند. و ...
یک جوینده قارچ دنبلان که به تنهایی در طبیعت اورگان زندگی میکند، وادار میشود به زندگی سابق خود در پورتلند بازگشته و به دنبال خوک ربوده شده خود بگردد.
وقتی خلافکار معروف هنری بیکر پس از 25 سال از زندان آزاد می شود، دوستان و دشمنان قدیمی منتظر او هستند. او قصد دارد با پسرش و کیسه مخفی طلایی که به او سپرده بود، دوباره متحد شود.
قبیله خون آشامی جوان و 13 ساله ای به نام “رودولف” توسط یک شکارچی خطرناک خونآشامها تهدید می شود. او با شخصی معمولی به نام “تونی” که با هم هم سن هستند، در قلعه ای قدیمی دیدار میکند و طولی نمیکشد که با هم دوست میشوند. تونی تصمیم میگیرد به رودولف کمک کند تا بتواند خود و خانواده اش را نجات دهد.
وقتی اسکیباز سابق نابینایی به نام سوفی، برای مراقبت از گربهای که صاحبش به سفر رفته، به عمارتی دور افتاده پا میگذارد، سه دزد برای سرقت گاوصندوق مخفی صاحب خانه به عمارت هجوم میآورند. تنها راه دفاع سوفی، کلی سرباز کهنهکاری است که در نرم افزار "به جای من ببین" با او آشنا میشود. سوفی برای دفاع از خود و نجات از دست مهاجمان از کلی کمک میگیرد.