داستان فیلم حول شخصیتهای اصلی، اِما و لیام، میچرخد. اِما یک زن جوان و جاهطلب است که همیشه در پی رسیدن به آرزوهای بزرگش بوده، اما همواره با حسرتها و شکهایی درباره تصمیمات گذشتهاش روبهرو است. لیام، مردی با روحیه آرام و فلسفی، در جستجوی معنای زندگی و یافتن جایگاه خود در جهان است. این دو شخصیت در یک نقطه از زندگیشان به هم میرسند و داستان عشقشان آغاز میشود.
بر اساس یک پرونده دادگاه تاریخی واقعی، یک روزنامه نگار جسور رفتار غیراخلاقی یک رهبر محترم را زیر سوال می برد
حماسهای اکشن و حماسی که در سرزمینهای ساحلی اتفاق میافتد و به رخدادهای پرهیجان و سرشار از احساسات در دورهای خاص اشاره میکند. همچنین شامل قهرمان اصلی داستان است که نجاتبخش ستمدیدگان و ترس برای بدکاران است.
در فیلم بازی قاتل آدمکش کهنه کاری که به بیماری کشنده ای مبتلا شده، برای آنکه درد نکشد به گروهی از آدمکشان ماموریت می دهد او را به قتل برسانند. اما کمی بعد می فهمد تشخیص پزشک اشتباه بوده و حالا باید جلوی لشکری از همکارانش بایستد که قصد کشتنش را دارند.
پس از اتفاقات فیلم استری، شهر چندری بار دیگر دچار وحشت شده است. این بار، موجودی ترسناک و بیسر به طرز مرموزی زنان را میرباید. دوباره ویکی و دوستانش باید برای نجات شهر و عزیزان خود وارد عمل شوند
در دوران پادشاهی چوسان، دو دوست که با هم بزرگ شده و یکی ارباب و یکی رعیت بود، پس از جنگ در دو جبهه مخالف قرار می گیرند و دشمن هم می شوند.
دهلی نو، زمستان 1993. یک جوان ناشنوا توسط «دفتر» دستگیر و به جاسوسی متهم می شود. یک کارشناس زبان اشاره به عنوان مترجم برای مامور دولت و "جاسوس" وارد می شود. کشف رمز و راز سفری است که متخصص زبان اشاره را به گرداب تاریک رقابت بین سازمان های اطلاعاتی، فریب و فساد می کشد، جایی که خط افق بین بی گناهی و گناه تیره می شود.
آبنوس جکسون، مادر مجردی که در حال مبارزه با شیاطین شخصی خود است، خانواده خود را برای شروعی تازه به خانه جدیدی منتقل می کند. اما زمانی که اتفاقات عجیب در داخل خانه مشکوک به خدمات حفاظت از کودکان را افزایش می دهد و خانواده را از هم می پاشد، آبنوس به زودی خود را درگیر نبردی برای زندگی و روح فرزندانش می بیند.
یک سرباز سابق با گذشته ای دردناک به یک بوکسور زن مشتاق کمک می کند تا علیرغم محیط خصمانه اش به سمت رویاهایش کار کند.
پس از پایان جنگ داخلی میان اوتوبات ها و دیسپتیکان ها، خانواده مالتو به شهر کوچکی نقل مکان می کنند. آن ها گونه جدیدی از تبدیل شوندگان را به فرزندی قبول می کنند و این تبدیل شوندگان به کمک دو فرزند خانواده، سعی می کنند از خود محافظت کنند و جای خود را در این جهان پیدا کنند.