سریال امپراطور دریا داستان درباره برده ای به نام گونگ بوک است که به همراه دوستش جانگ نیون سختی های زیادی را متحمل می شود. دزدان دریایی پدرش را می کشند. بعدها او تحت تعلیم فردی به نام یوم جانگ قرار می گیرد و پس از آمادگی نسبی در هنرهای رزمی ، در مسابقات انتخابی محافظان بانو جمی شرکت می کند.
عقل یک زن با استعداد فرصتی برای رهبری نیروی پلیس مخفی اروپا به ارمغان می آورد. اما نتیجه معکوس می دهد و همه چیز را برای او تمام می کند. پس از قتل در خانه اش و وارث ربوده شده، ناظر سابق او از یک پلیس کمک می گیرد تا او را بازگرداند.
نام شین پسر خانوادهای است که شرکت بزرگی را اداره میکنند. او بعد از یک تصادف غیرمنتظره به کما میرود؛ مادرش که متخصص هوش مصنوعی است، ربات اندرویدی به نام «نام شین 3» درست میکند که کاملاً شبیه پسر خودش است. رباتی که وارد دنیای انسانها میشود و وانمود میکند خود «نام شین» است.
پس از ردیابی منشا یک مصیبت آزاردهنده فراطبیعی در قبر اجدادی یک خانواده ثروتمند، تیمی از کارشناسان ماوراء الطبیعه بقایای آن را جابهجا میکنند - و به زودی متوجه میشوند که چه اتفاقی برای کسانی میافتد که جرأت میکنند قبر اشتباه را خراب کنند.
دارسی و تام خانوادههای خود را برای عروسی مقصد نهایی جمع میکنند، اما وقتی کل جشن عروسی به گروگان گرفته میشود، عروس و داماد باید عزیزان خود را نجات دهند - اگر اول یکدیگر را نکشند.
ایدا توییست یک دختر مهربان و بسیار باهوش است که تلاش می کند تا با اکتشافات علمی خود، به اطرافیانش و همه مردم کمک کند و راه حلی برای مشکلات آنها پیدا کند و…
پس از غواصی در سوراخ خرگوش از سرنخ های درهم، یک محافظ سابق خود را برای محافظت از مدیر عامل یک شرکت جنجالی گوشت تولید شده در آزمایشگاه که همچنین بازمانده حمله سرنوشت سازی است که زندگی او را تغییر داد، استخدام می کند.
زنی به دنبال فرار از نامزدی خود با یک سیاستمدار خشن است، اما وقتی غریبه ای به کمک او می آید، آن دو با هجوم تعصب و نفرت روبرو می شوند.
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.
در بحبوحه مبارزات هند برای آزادی در سال 1942، یک دختر جوان شجاع یک ایستگاه رادیویی زیرزمینی را راه اندازی می کند تا پیام وحدت را منتشر کند و در جریان جنبش ترک هند، تعقیب و گریز هیجان انگیزی را با مقامات بریتانیایی آغاز می کند.