![فیلمهای با بازی Lee Hang-na](https://filmify.ir/images/footer.png)
Lee Hang-na
لی Hang-na بازیگر ، مدل و کارگردان کره جنوبی است. او به خاطر نقش هایش در درام هایی مانند وینچنزو ، قطار و سگ سیاه مشهور است: معلم بودن. او همچنین در فیلم هایی مانند Svaha: The ششم انگشت ، زمان شکار و Slumber Golden ظاهر شده است.
لی Hang-na بازیگر ، مدل و کارگردان کره جنوبی است. او به خاطر نقش هایش در درام هایی مانند وینچنزو ، قطار و سگ سیاه مشهور است: معلم بودن. او همچنین در فیلم هایی مانند Svaha: The ششم انگشت ، زمان شکار و Slumber Golden ظاهر شده است.
لانگ در حاشیه صحرای گبی در شمال غربی چین، پس از آزادی از زندان به زادگاهش بازمی گردد. در حالی که برای تیم گشت سگ محلی کار می کرد تا قبل از بازی های المپیک شهر را از سگ های ولگرد پاکسازی کند، او ارتباط نامحتملی با یک سگ سیاه پیدا می کند. این دو روح تنها با هم سفری را آغاز می کنند.
مردم روستای منگولای با دو نگرش متفاوت؛ یکی علیه آموزش فقرا ایستاده بود و دیگری علیه ستم مبارزه میکرد
یک زن و شوهر در میان اقیانوس روی قایقشان جشن تولد پسرشان را برپا کردهاند. اما ناگهان طوفانی شدید آنها را غافلگیر میکند و موجوداتی گرسنه از عمق آبها بیرون میآیند. اکنون باید برای بقا بجنگند!
سونیک، ناکلز و تیلز بار دیگر برای مقابله با دشمنی قدرتمند و جدید به نام شدو متحد میشوند؛ یک شرور مرموز با قدرتهایی که مانندش را هرگز پیش از این ندیدهاند. با برتری تواناییهای شدو، تیم سونیک ناچار است به دنبال یک اتحاد غیرمنتظره بگردد.
پس از اشتباه پیش رفتن یک ماموریت، فقط یک نفر از گروه مزدوران زنده می ماند تا انتقام هم قطارانش را بگیرد.
ایوان شاو، یک قاتل حرفهای سازمان سیا، که بیش از 20 سال به تنهایی کار کرده، دستورات خود را از طریق بخش طبقهبندی شده در روزنامهها دریافت میکند. در این میان، دختر گمشدهاش، کیسی، که اکنون یک تحلیلگر MI6 در بریتانیا است، به دنبال او میرود تا خبری تکاندهنده را به او بدهد: رئیس سیا سالها پیش مرده و آن بخش نیز مدتهاست تعطیل شده است. اکنون آنها با هم متحد میشوند تا کشف کنند ایوان در این مدت دستورات چه کسی را اجرا میکرده است و…
نبرد پیچیدهای بین گروههای مواد مخدر که جایگزین هروئین، متامفتامین و LSD شدهاند، و تعقیب شدید پلیس برای متوقف کردن آنها.
یک رهبر جوان و مغرور باند برای ساختن شهرتی افسانهای، داستان قهرمانی مردی از گذشته را میدزدد؛ اما حقیقتی که کشف میکند، او را وارد مسیری پر از چالش، خیانت و تحول میکند.
آلفونسو 11 ساله، وارث دن کیشوت، به همراه سه خرگوش خیالی و موسیقاییاش به پانچو و ویکتوریا میپیوندد تا شهر محبوب خود، لا مانچا، را از طوفانی عظیم نجات دهند.
نگرانی گرومیت از این که والاس به اختراعاتش بیش از حد وابسته شده، زمانی به اثبات میرسد که والاس یک "گنوم هوشمند" اختراع میکند که به نظر میرسد ذهن خود را پیدا کرده است. وقتی مشخص میشود که ممکن است یک شخصیت انتقامجو از گذشته در حال هدایت اتفاقات باشد، این وظیفه گرومیت میشود که با نیروهای شوم مبارزه کرده و استاد خود را نجات دهد... وگرنه ممکن است والاس دیگر نتواند هیچ اختراعی انجام دهد!