این فیلم در ادامه سری فیلم های هالووین ساخته شده است. مایکل مایرز قاتل بالفطره، از چنگال لوری استرود فرار می کند تا به نمایش وحشتش ادامه دهد. هم اکنون لوری به همراه افراد نجات یافته در هدونفیلد، تصمیم گرفته اند گروهی تشکیل دهند و خودسرانه به جستجوی او بروند تا به این کابوس پایان دهند.
هنگامی که یک یاغی متوجه میشود که دشمنش از زندان آزاد شده است، او گروه خود خود را دوباره متحد میکند تا انتقام خودش را بگیرد.
کیت (لورا برک) و دخترش بث به تنهایی در یک خانه مزرعه ای منزوی در جنگل زندگی می کنند، اما زمانی که کیت به آرامی شروع به شک می کند که اتفاقی شوم در حال رخ دادن است، غریزه مادرانه او مورد آزمایش قرار می گیرد.
دختری جوان که به طراحی فشن علاقه ی زیادی دارد، می تواند به طرز مرموزی به دهه ی شصت میلادی سفر کرده و با الگویش دیدار کند. اما لندن دهه ی شصت آن طور که به نظر می رسد نیست.
گذشتهی «کِنشین» باعث خراب شدن رستوران مورد علاقهاش «آکابکو» میشود. او دست نوشتهای پیدا میکند که روی آن واژهی "جونچو" نوشته شده است.
این فیلم روایتگر داستانی جذاب از آدمهای مصیبت دیده، فاجعههای رو به رشد محیطی و معنوی و روابطیست که والدین را به فرزند وابسته میکند.
در این فیلم کوتاه استاپ موشن، پرندهای که توسط موشها بزرگ شده است شروع میکند به این که به کجا تعلق دارد و به سفری جسورانه برای کشف خود میرود.
داستان زندگی چند دوست و هم تیمی که در آخرین سال تحصیلی شان هنگامیکه یک دامپزشک ارتشی و ناکارآمد مربی گری آنها را در مسابقات قایقرانی بر عهده می گیرد، دچار تغییراتی بزرگ می شود.
در فیلم ندایی برای جاسوسی در آغاز جنگ جهانی دوم و در بریتانیای مستاصل و درمانده، چرچیل مأموریت ویژه ای بر عهده سازمان جاسوسی انگلستان قرار می دهد و آن استخدام و آموزش زنان جاسوس است که مأموریت دلهره آور آنها ایجاد کارشکنی و افزایش مقاومت نیروها می باشد.
در دهههای 1970 و 1980، تامی فی و جیم باکر از آغازی فروتنانه برای ایجاد بزرگترین شبکه پخش مذهبی جهان و یک پارک موضوعی برخاستند و به دلیل پیام عشق، پذیرش و رفاه مورد احترام قرار گرفتند.