در دوران پادشاهی چوسان، دو دوست که با هم بزرگ شده و یکی ارباب و یکی رعیت بود، پس از جنگ در دو جبهه مخالف قرار می گیرند و دشمن هم می شوند.
دهلی نو، زمستان 1993. یک جوان ناشنوا توسط «دفتر» دستگیر و به جاسوسی متهم می شود. یک کارشناس زبان اشاره به عنوان مترجم برای مامور دولت و "جاسوس" وارد می شود. کشف رمز و راز سفری است که متخصص زبان اشاره را به گرداب تاریک رقابت بین سازمان های اطلاعاتی، فریب و فساد می کشد، جایی که خط افق بین بی گناهی و گناه تیره می شود.
بازگشت به دنیای زندانی که انسانیت در مرز نابودی است، جایی که مجرمان به صورت دو به دو در طبقات زیر هم حضور دارند و یک سکوی متحرک، غذا را طبقه به طبقه به آنها می رساند...
داستان آگنی یک یوتیوبر فداکار محیط زیستی است که به دنبال یک ابرانسان (میتران) است تا ار او فیلمبرداری کرده و به عنوان محتوا برای کانال خود منتشر کند. .در جریان جستجوهایش، آگنی با دو “دیکی” کریشناو، رهبر بخش 09 از یک انجمن مخفی به نام " جامعه سیاه " که اقتصاد هند را از پشت پرده کنترل میکند، روبرو میشود. این رویارویی منجر به حوادث پیچیده و هیجانانگیزی میشود که اگنی را به چالش میکشاند و او را در مسیر مواجهه با تهدیدات جدید قرار میدهد....
دانشآموزانی که در شهر تحصیل میکنند و اینکه چگونه از سیاستهایی که در مؤسسه در حال گسترش است تأثیر میپذیرند
یک نقاش مشهور ایتالیایی است که به دلیل استعداد فوقالعادهاش در هنرهای تجسمی، در دنیای هنر شهرت یافته است. اما داستان زمانی آغاز میشود که او به دلیل بحران خلاقیت و فرسودگی روانی، توانایی خود را در خلق آثار جدید از دست داده است. مارچلو که احساس میکند روح و هنر خود را از دست داده، در تلاش است تا جرقهای جدید در زندگیاش بیابد که به او انگیزه دهد تا دوباره به هنرش بازگردد.
آبنوس جکسون، مادر مجردی که در حال مبارزه با شیاطین شخصی خود است، خانواده خود را برای شروعی تازه به خانه جدیدی منتقل می کند. اما زمانی که اتفاقات عجیب در داخل خانه مشکوک به خدمات حفاظت از کودکان را افزایش می دهد و خانواده را از هم می پاشد، آبنوس به زودی خود را درگیر نبردی برای زندگی و روح فرزندانش می بیند.
یکی از اعضای جوخه ویژه ضد تروریسم (SATS) توسط همکاران سابقش برای انجام یک ماموریت مهم به عمل باز می گردد و او را در مسیر برخورد خطرناکی با گذشته خود قرار می دهد.
مارینت که حالا به «کرونو باگ» تبدیل شده، به همراه «بانیکس» باید آینده را نجات دهند و بفهمند چه کسی هویت او به عنوان لیدیباگ را کشف کرده و معجزهگرش را دزدیده است. در این مسیر، آنها پی میبرند که معجزهگر پروانه صاحب جدیدی دارد که راز نهایی را فاش کرده. تنها امید لیدیباگ شکست دادن این رقیب برای جلوگیری از نابودی است.
“جیمی” و گروهش یک سند محرمانه از دفتر مرکزی یک سازمان جاسویی به سرقت برده اند و حالا “مورتادلو” و همکارش “فیلمون” در یک ماموریت سخت به دنبال آنها میگردند تا اسناد گم شده را برگردانند. “فیلمون” ناچار است که مخفیگاه “جیمی” را پیدا کرده و او را دستگیر کند و…