در دهه 1980، ودا با دخترش کاناکا که از زندان آزاد میشود، ملاقات میکند و این دو به یک قتل عام میپردازند. آنها از یک روستا سرگردان می شوند و سه نفر را می کشند: بازرس رودرا، گیر، نانجاپا.
یک وکیل هیئت منصفه قاضی و جلاد می شود و به دنبال باندی می رود که توسط پسر وزیر رهبری می شود که زنان را با فیلم هایی از آنها تهدید می کند.
ویجی راجندران یک مرد خوش شانس است. وقتی پدرش، یک تاجر ثروتمند، به طور غیرمنتظره ای فوت می کند، اوضاع تغییر می کند.
داستان خانواده ای که بعد از مرگ عزیزشان، در حین رویارویی با اندوه در سفری برای شناخت بهتر خودشان قدم برمی دارند...
راجپوت، پادشاه جنگجوی سلسله چاهاماناس “پریسویراج چاوهان” را به تصویر میکشد. زندگی اولیه او، دستاوردهای نظامی، ازدواج با سانیوکتا و نبرد با محمد غوری که رهبری فتح اسلامی هندوستان را بر عهده داشت و
این فیلم داستان یک مامور مخفی را به تصویر میکشد که با نام رمز بل بوتوم شناخته میشود. پس از ربوده شدن هواپیما و فرود در امریتسار ، که هفتمین حادثه هاپیماربایی در پنج سال گذشته است ، اکنون این مامور را برای انجام ماموریت فرا میخوانند
این فیلم حول یک بیمارستان روستایی می گذرد که توسط یک مرد سخاوتمند..
در مورد یک منطقه کوهستانی دور افتاده است که توسط یک هیولای افسانه ای...
یک خانواده خوشبخت زندگی آرام و خوشحالی را در دهلی پی میگیرند تا اینکه سر و کله زنی در زندگیشان پیدا می شود که ادعا می کند مادر واقعی بچه خانواده است.
ویجای آنگی هوتری مردی پولدار است که به همراه مادر خود در شهر بمبئی زندگی میکند. مادرش او را بیش از حد لوس کرده و به او اجازه انجام هر کاری و حتی بیشتر از اون چیزی که میخواد رو داده…