
سریال امپراطور دریا داستان درباره برده ای به نام گونگ بوک است که به همراه دوستش جانگ نیون سختی های زیادی را متحمل می شود. دزدان دریایی پدرش را می کشند. بعدها او تحت تعلیم فردی به نام یوم جانگ قرار می گیرد و پس از آمادگی نسبی در هنرهای رزمی ، در مسابقات انتخابی محافظان بانو جمی شرکت می کند.
یئو رئوم پس از اینکه توسط دوست پسرش اخراج می شود و مادرش را در یک تصادف از دست می دهد، تصمیم می گیرد برای انجام هیچ کاری به دهکده ای کوچک نقل مکان کند.
بازی بیرحمانه مهاجمان، قربانیان و ناظران در کلاس در حالی که دانشآموزان برای قرار گرفتن در بالای هرم با هم رقابت میکنند.
داستان بنیان گذار پادشاهی باستان کره جنوبی گوگوریو در 37 سال قبل از میلاد است. جومونگ وقتی متوجه می شود که برادران ناتنیش قصد کشتن او را دارند تلاش می کند که انتظارات پدر و مادرش را برآورده کند و شروع به ساختن خود می کند تا جایی که مهارت هایش در هنرهای رزمی و استراتژی های ذهنیش در بالاترین حد ممکن قرار می گیرد.
نام شین پسر خانوادهای است که شرکت بزرگی را اداره میکنند. او بعد از یک تصادف غیرمنتظره به کما میرود؛ مادرش که متخصص هوش مصنوعی است، ربات اندرویدی به نام «نام شین 3» درست میکند که کاملاً شبیه پسر خودش است. رباتی که وارد دنیای انسانها میشود و وانمود میکند خود «نام شین» است.
چا جین وو از زمانی که شنوایی خود را از دست داده به زندگی انفرادی خود عادت کرده است. یک روز، یک هنرپیشه مشتاق، جونگ مو یون، وارد روال روزمره آرام خود می شود.
پس از ردیابی منشا یک مصیبت آزاردهنده فراطبیعی در قبر اجدادی یک خانواده ثروتمند، تیمی از کارشناسان ماوراء الطبیعه بقایای آن را جابهجا میکنند - و به زودی متوجه میشوند که چه اتفاقی برای کسانی میافتد که جرأت میکنند قبر اشتباه را خراب کنند.
پس از غواصی در سوراخ خرگوش از سرنخ های درهم، یک محافظ سابق خود را برای محافظت از مدیر عامل یک شرکت جنجالی گوشت تولید شده در آزمایشگاه که همچنین بازمانده حمله سرنوشت سازی است که زندگی او را تغییر داد، استخدام می کند.
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.
Ean یک ماموریت حیاتی برای بازگشت به آینده برای نجات همه دارد. با این حال، او در حالی که تلاش می کند از فرار زندانیان بیگانه ای که در بدن انسان ها حبس شده اند جلوگیری کند، در گذشته های دور گرفتار می شود. در همین حال، موروک، که به Ean کمک می کند تا از مشکلات مختلف فرار کند، زمانی که شروع به احساس وجود یک موجود عجیب در بدن خود می کند، عصبی می شود. با سفر در طول قرن ها، آنها سعی می کنند از انفجار هاوا جلوگیری کنند.