در مجموع 1396 فیلمی ژانر کمدی یافت شد.
در مجموع 1396 فیلمی ژانر کمدی یافت شد.
وقتی ستارههای بزرگ کیپاپ، رومی، میرا و زویی در حال پر کردن ورزشگاهها نیستند، از قدرتهای مخفیشان برای محافظت از هوادارانشان در برابر تهدیدهای ماورایی استفاده میکنند.
وانگ چیانگ (با بازی زینگ یوانیوان)، بدقلقترین و دردسرسازترین دانشآموز کلاس سوم راهنمایی، و شی میونا (با بازی وانگ بوون)، معلم بداخلاق و سختگیر کلاس، بهطور تصادفی بدنهایشان را با هم عوض میکنند. وانگ، که مدتها تحت فشار بوده، حالا طعم معلم بودن را میچشد، و شی هم برای اولینبار تجربه میکند که دیگران او را «دانشآموز بد مدرسه» ببینند. با نزدیک شدن تاریخ برگزاری کلاس نمونهی شی، آنها باید هرچه زودتر راهی برای بازگشت به بدنهای اصلیشان پیدا کنند — اما پیش از آن، باید بر موانع زیادی غلبه کنند...
یک سارق خشن نقشهی سرقتی بزرگ را کشیده است، اما متأسفانه نقشهاش ناخواسته توسط دو دوست صمیمی میانسال و افسرده به هم میریزد و پولهای دزدیدهشده ناپدید میشوند.
تاجر ثروتمند زازا کوردا، تنها دخترش که راهبه است را بهعنوان تنها وارث املاک و داراییهایش معرفی میکند. با آغاز پروژه جدید کوردا، آنها به سرعت هدف تبهکاران مکار، تروریستهای خارجی و قاتلان مصمم قرار میگیرند.
یک کارآگاه زن سختگیر و قانونمدار با چهار آدمکش بدشانس همراه میشود تا راز قتل پدرش را کشف کند.
اِیکی، یک گانگستر قدرتمند، خود را به پلیس تسلیم میکند به این امید که همسر و پسرش زندگی آرامی داشته باشند. اما پس از گذشت 17 سال و آزادی از زندان، متوجه میشود که پسرش به اشتباه به جرایم سنگینی متهم شده است. برای حفاظت از او، ناچار میشود دوباره به زندگی گذشتهاش بازگردد و با دشمنان قدیمی و جدید روبهرو شود.
وقتی یک افسر اجتماعی مشتاق و یک کارآگاه سابق بیملاحظه مجبور به همکاری میشوند، هرج و مرج زیادی در خیابانهای روتردام به پا میشود.
مِیدیا بهترین لباسهای گلدارش را همراه با کلی دردسر در چمدان میگذارد، وقتی که خانوادهی سیمونز برای شرکت در عروسی طوفانی نوهخواهرزادهاش راهی باهاما میشوند.
اندی سینگر، مشاور املاک درماندهای در نیویورک، زمانی که دختر 10 سالهاش آنا ــ که سالها از او دور بوده ــ ناگهان و بدون اطلاع در میانهی اخراجش از خانه، جلوی در ظاهر میشود، با فروپاشی کامل زندگیاش روبرو میشود.
یک کارگردان سینما بازیگر زنهای محبوبش را گرد هم میآورد؛ آنهایی که با آنها کار کرده و آنهایی که دوستشان داشته است. او میخواهد فیلمی درباره زنان بسازد، اما چیز زیادی فاش نمیکند: فقط آنها را زیر نظر میگیرد و از رفتارشان الهام میگیرد، تا جایی که تخیلش آنها را به دوران دیگری میبرد؛ به گذشتهای که صدای چرخخیاطیها فضای محیط کاریای زنانه را پر کرده است، جایی که مردها نقشهایی حاشیهای و کماهمیت دارند و سینما از زاویهای دیگر روایت میشود: از منظر طراحی لباس.