
دنی یک نوجوان معمولی است که با استفاده از اختراع والدینش به ابر قهرمانی تبدیل می شود که می تواند اشباح را ببیند و با آنها مبارزه کند و...
ایدا توییست یک دختر مهربان و بسیار باهوش است که تلاش می کند تا با اکتشافات علمی خود، به اطرافیانش و همه مردم کمک کند و راه حلی برای مشکلات آنها پیدا کند و…
شهر مانستروپولیس، وارد دورانی می شود که به تدریج، انرژی مورد نیاز خود را از خنده کودکان تامین کند. در این میان، یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه هیولاها به نام تایلر تاسکمون، رویای همکاری با مایک وازوفسکی و جیمز سالیوان را در سر می پروراند و...
یک دختر ده ساله بااستعداد به نام مودی که به عنوان کارآگاه خصوصی مشغول به فعالیت است، تصمیم میگیرد که با تعدادی از همکلاسیهایش به نامهای ازرا، آوا و کایل یک آژانس تحقیقاتی را برای کشف و رسیدگی به جرایم مختلف راهاندازی کنند و...
فریبرز برای فرار از خیابانها به کافهی کمال میرود، کافه خلوت است و کسی جز آن دو در کافه نیست. همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه جوانی با دو کولهپشتی وارد کافه میشود...
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.
مردی به نام ری متوجه می شود که همسرش به او خیانت می کند و تصمیم می گیرد خود را بکشد. قبل از اینکه بتواند ماشه را بکشد، او را با یک قاتل اجاره ای کم اجاره اشتباه می گیرند. ری ناامید از کمی احترام و بدون هیچ چیز دیگری برای زندگی کردن، تصمیم می گیرد این کار را بپذیرد - و به زودی شروع به این سوال می کند که آیا انتخاب درستی انجام داده است یا خیر.
آلخاندرو یک طراح اسباب بازی مشتاق اهل السالوادور است که در تلاش است تا ایده های غیرمعمول خود را در شهر نیویورک زنده کند. با تمام شدن زمان ویزای کاری او، شغلی برای کمک به یک طرد شده از دنیای هنر نامنظم تنها امید او برای ماندن در کشور و تحقق رویای خود می شود.
در یک شهر کوچک روستایی، سه نفر از دوستان غیرمحتمل - پرسی بوی، کیتی کاب و دیزی هاوکینز - با هم متحد می شوند تا عنوان روز ورزش مدرسه محلی را از گروهی از قلدرهای کلاس پنجم بگیرند. اما در حالی که پسر پرسی با کمک جفتهایش تمرین میکند، پس از آن توانایی ماوراء طبیعی خود را در دیدن ارواح گمشده کشف میکند - هدیهای که از پدربزرگش منتقل شده است. پسر پرسی باید بر ترس های خود غلبه کند، انعطاف پذیری خود را ثابت کند و به نیرویی تبدیل شود که باید با او حساب کرد.
پس از اخراج شدن از جنگل، وودی فکر می کند که خانه ای برای همیشه در کمپ وو هو پیدا کرده است - تا زمانی که یک بازرس تهدید می کند که کمپ را تعطیل می کند.