جیک کارآگاه خصوصی لس آنجلسی و متخصص در امور افشای خیانت های زناشویی است که توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی می کند استخدام می شود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد.
در یک صبح روز هفته در حومه آرام آکرون، اوهایو، شهر از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که ریچل ترنر و پسرش، ایوان، در طول شب به قتل رسیده اند.
وقتی خواهرش کشته می شود و زندگی دوگانه او به عنوان یک مجری وب کم فاش می شود، گریس هشدارهای یک کارآگاه خونسرد را نادیده می گیرد و درگیر ماجرا می شود.
وقتی اسکیباز سابق نابینایی به نام سوفی، برای مراقبت از گربهای که صاحبش به سفر رفته، به عمارتی دور افتاده پا میگذارد، سه دزد برای سرقت گاوصندوق مخفی صاحب خانه به عمارت هجوم میآورند. تنها راه دفاع سوفی، کلی سرباز کهنهکاری است که در نرم افزار "به جای من ببین" با او آشنا میشود. سوفی برای دفاع از خود و نجات از دست مهاجمان از کلی کمک میگیرد.
وقتی یک خانواده جدید به همسایگی خانه لورا و خانوادهاش نقل مکان میکنند، دختر کوچکشان، مگان، به سرعت او را مجذوب خود میکند و خاطرات دردناکی از دختر خودش، جوزی، که چندین سال پیش مرده بود، ایجاد میکند
یک روح در بدن دانش آموزی دبیرستانی تناسخ پیدا می کند و تا 100 روز به او مهلت داده میشود که علت مرگ این دانش آموز را پیدا کند.
والتر نف زخمى وارد دفتر كارش مىیشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میكند: این كه چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى دیتریكس رفت و به خانم خانه، فیلیس، دل باخت، طورى كه قبول كرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى كند...
یک معمار به بیماری جشمی نادری مبتلا می شود و این بیماری او را وارد یک دنیای فراواقعی می کند که در آن انگیزه های حقیقی مردم را می بیند.
جیک و پدرش در جنگلی تنها زندگی می کنند. پدر جکی به اوج گفته است که تنها بازماندگان جنگ جهانی سوم هستند. اما وقتی تعدادی شکارچی به کلبه آنها حمله می کنند جکی متوجه می شود که حقیقت بسیار تلختر از آن چیزی است که پدرش به او گفته است و …
داستانی پرحاشیه و ترسناک از مردی که به طور ناخواسته درگیر ماجرای جاسوسی شده و خود را با اتهاماتی روبرو میبیند و زنی که قصد یاری رساندن به او را دارد و...